شهدتُ فیک جمالاً فنيتُ فیه بِذاتي
قتلتَني بِلِحاظٍ و ذاک عینُ حیاتي
ز چشم مست و خرابت مدام مست و خرابم
ولیس نَشوَةَ في الحبِّ من کُؤُوس سُقاتي
چو از جمیع جهات است جلوهگاه تو چشمم
لقد جلوتَ علی عینِ من جمیع جهاتي
و کیف تُشبه حُسناً بک المِلاحُ جمیعاً
ملاح و ملح اُجاجی تويی که عین فراتی
به حُسن و خُلق و شمایل به هیچ خلق نمانی
که بس حمیدهخصالی و بیجمیلصفاتی
نه هجر توست هلاکم؛ ز وصل توست نجاتم
رأيتُ فيه هلاکي وجدتُ فیه نجاتي
به عزم کعبهٔ کویَت؛ برای دیدن رویت
قطعتُ وصلَ ثِقاتي؛ دخلتُ فی الفلواتي
دخلتُ تیه ظلامٍ لأجلِ وصلک حباً
که همچو چشمه حیوان نهفته در ظلماتی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و عشق اشاره دارد و شاعر در آن از تأثیری عمیق که محبوبش بر او گذاشته سخن میگوید. او به جنبههای مختلف زیبایی محبوب اشاره میکند و بیان میکند که عشق او فقط از طریق چشم و دل او قابل درک است. شاعر احساس میکند که در عشقش گم شده و راه نجاتش فقط در وصال محبوب است، حتی اگر به قیمت رنج و سختی باشد. او به نوعی فراق و وصال در عشق اشاره میکند و از عزم خود برای دیدن محبوب در شرایط پیچیده و تاریک سخن میگوید. به عبارت دیگر، این شعر بیانگر دلتنگی، جستجوی وصال و زیباییهای بینظیر عشق است.
هوش مصنوعی: در تو زیباییای دیدم که تمام وجودم را محو خود کرد. نگاهی به من انداختی که زندگیام را به پایان رساند.
هوش مصنوعی: از چشمان زیبای تو همیشه در حالت مستی و خرابی به سر میبرم، اما نشئه عشق از جامهایی که بدم جان گرفتهام ندارد.
هوش مصنوعی: وقتی تو به همه جهات و زوایای عالم درخشش و زیبایی خود را نشان میدهی، دیدهام فقط به تو خیره است و تو را میبیند.
هوش مصنوعی: چطور میتوانی به زیبایی تو شبیه باشی؟ همه زیباییها مانند نمک تلخ هستند؛ تو همچون چشمهای زلال و شیرین هستی.
هوش مصنوعی: به زیبایی، رفتار و ویژگیهایتان هیچ کس نمیتواند بینقص بماند، زیرا شما به خوبیها و صفات پسندیده شناخته میشوید و از صفات ناپسند دور هستید.
هوش مصنوعی: هلاکت من به خاطر جدايي از تو نيست؛ نجات من از وصال توست. در جداییات نابود شدم و در وصالت نجات يافتم.
هوش مصنوعی: با ارادهٔ زیارت خانهٔ تو، برای دیدن رویت، با عشق و اشتیاق راهی بیابانها شدم.
هوش مصنوعی: به دنیای تاریک وارد شدم تا به خاطر تو و عشقام به تو، مثل چشمهای زنده که در تاریکیها پنهان است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سَلِ المَصانِعَ رَکباً تَهیمُ في الفَلَواتِ
تو قدرِ آب چه دانی که در کنارِ فراتی؟
شبم به رویِ تو روز است و دیدهها به تو روشن
و إِن هَجَرتَ سَواءٌ عَشِیَّتي و غَداتي
اگر چه دیر بماندم امید برنگرفتم
[...]
به یاد آب مجاور دلا در این فلواتی
بود سراب گمان میکنی مقیم فراتی
صنم پرست بدل بر زبان صمد ز چه گوئی
به کعبه و به بغل در نهفته لات و مناتی
اجل ز مرگ خلاصت دهد کشی ز چه منت
[...]
اتی الرّبیع قیل الهموم بالنغماتی
بگیر جام شرابی بنوش آب حیاتی
قدم نهاده به بالین و من به شکر قدومش
نثرت درّ فؤادی علیه فی الخطواتی
نموده آینهٔ حق نمای موسی دل را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.