سبو بشکن که آبی، نی سبویی
ز خود بگذر که دریایی، نه جویی
سفر کن از من و مایی که مایی
گذر کن از تو و اویی که اویی
چرا چون آس گرد خود نگردی؟
چو آب آشفته، سرگردان چو جویی
پشیمانی بود در هرزهگردی
پشیمانی بود در سوبهسویی
تو باری از خود اندر خود سفر کن
به گرد عالم اندر چند پویی؟
ز خود او را طلب هرگز نکردی
اگر چه سالها در جستجویی
کهرا میبینی و از خود نپرسی
کهرا گم کرده، آخر نگویی؟
کلاه فقر را بر سر نیابی
مگر وقتی که ترک سر بگویی
کلاه فقر را بر سر نیابی
مگر وقتی که ترک سر بگویی
کجا بر کوی او رفتن توانی؟
که طفلی در پی چوگان و گویی
تو یکرو شو که آیینه چو طومار
سیهرو گردد آخر از دورویی
نصیب ای مغربی از خوان وصلش
نیابی تا که دست از خود نشویی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی موضوعاتی چون خودشناسی، فقر معنوی و ترک خودخواهی میپردازد. شاعر به ما میگوید که باید از خود گذر کنیم و به عمق وجودی و حقیقتی بالاتر از خود بپردازیم. او میگوید که انسانها مانند آب آشفتهای هستند که در جستجوی چیزی معنا دار میگردند، اما پشیمانی در این جستجو وجود دارد. تنها راه رسیدن به درک و وصال حقیقت، ترک خود و رهایی از خودخواهی است. در نهایت، شاعر تأکید میکند که برای رسیدن به مقام والای معنوی، باید از تعلقات دنیوی و خودپرستی دست برداریم.
هوش مصنوعی: شکستن سبو به معنی رها کردن محدودیتهاست و این توصیه میکند که از قید و بندها آزاد شده و به جریان زندگی بپردازیم. زندگی و تجربهای عمیقتر از آنچه که در اختیار داریم، فراتر است و باید به آنها دست پیدا کنیم.
هوش مصنوعی: از من و ما دور شو و به سفر برو، زیرا ما هم گذر خواهیم کرد از تو و او که اوست.
هوش مصنوعی: چرا مانند یک دایره نمیچرخانی به دور خودت، مانند آبی که به هم ریخته و سرگردان است؟
هوش مصنوعی: در هر قدمی که در زندگی بدون هدف و بیمناسبت برداشته شود، حسرت و پشیمانی وجود دارد. همچنین در جستجوی بیهدف و بیدقت به سمت اینسو و آنسو، باز هم همان احساس پشیمانی همراه انسان است.
هوش مصنوعی: تو باید در درون خود سفر کنی و به جستجوی معانی در جهان اطراف بپردازی، به گونهای که در این مسیر، خودت را پیدا کنی و از تجربیات و زیباییهای دنیا بهرهمند شوی.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال خودت نباشی، هرگز او را نخواهی یافت، حتی اگر سالها در تلاش باشی.
هوش مصنوعی: اگر کسی را عزیز میداری، چرا از خودت نمیپرسی که آخرین خوبی که گم کردهای چیست؟
هوش مصنوعی: برای اینکه به فقر خود اعتراف کنی و آن را بپذیری، باید از غرور و خودبزرگبینی دست بکشی.
هوش مصنوعی: فقر را کجا میتوانی ببینی جز زمانی که از خودت دست بکشی و از هوا و هوسهای دنیوی فاصله بگیری؟
هوش مصنوعی: کجاست آن محلی که بتوانی به دیدار او بروی، در حالی که مانند کودکی در پی توپ بازی هستی و درگیر مشغولیتهای کوچک و بیاهمیت؟
هوش مصنوعی: اگر صاف و صادق باشی، در نهایت حقیقت آشکار میشود. دروغی که بر زبان میآوری مثل رازهایی است که در دل نگه میداری و دیر یا زود خودش را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: ای مغربی، تو تا زمانی که از خودخواهی و خودپرستی دست برنداری، نمیتوانی از خوان وصال او بهرهمند شوی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من از تو راستی خواهم که جویی
همیشه راستی ورزی و گویی
به هر شام و سحر گریم بکوئی
که جاری سازم از هر دیده جوئی
مو آن بی طالعم در باغ عالم
که گل کارم بجایش خار روئی
یقین دان کو نباشی تو ولیکن
نباشی در میان آنگه تواوئی
حروف کائنات ار بازجویی
همه در تو است و تو در لوح اویی
اگر مبصر و گرمسموع جوئی
وگر محسوس وگر معقول گوئی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.