ای روی تو مهر و کَون ذرات
ذات تو برون ز نفی و اثبات
ذرّات کجا رسند در مهر
ذرات کجا و مهر هیهات
اسماء و صفات کَون هر یک
در ذات تو اند محو لذّات
نی اسم و نه نعت بود آنجا
نه رسم و نه شکل و وضع همتات
چون خاست ظهور از مظاهر
اسما و صفات را کمالات
موجود شدند بهر این کار
ارضین و عناصر و سماوات
مسطور معین و مبین
شد برورق وجود آیات
از روی نگار و از قوابل
دیدیم عیان بی محادات
یک معنی و صد هزار صورت
یک صورت و صد هزار مرآت
مصباح رخ ترا نگارا
کَونین زجاجه است مشکوات
مهر تو بغربی عیان شد
با آنکه عیان از اوست ذرّات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به توصیف ذات خداوند و ارتباط او با جهان و موجودات میپردازد. در آن، اشاره میشود که ذرات عالم نمیتوانند به مهری که در ذات خداوند وجود دارد، دست یابند. اسماء و صفات الهی در ذات او درهم رفتهاند و خارج از محدودهی وصف و شکل هستند. زمانی که این اسماء و صفات ظهور میکنند، موجودات این عالم به وجود میآیند. همچنین بیان شده که عالم به صورت یک معناساز و آینهای است که جلوههای مختلف حقیقت واحد را نشان میدهد. در نهایت، از نور و روشنی خداوند به عنوان مصباح و چراغی یاد میشود که در عالم وجود، تجلی پیدا کرده است.
هوش مصنوعی: ای چهرهات مانند خورشید است و ذرات وجودت فراتر از نفی و اثبات قرار دارند.
هوش مصنوعی: ذرات ریز چگونه میتوانند به خورشید برسند؟ فاصله میان آنها بسیار زیاد است و این امکانپذیر نیست.
هوش مصنوعی: نامها و ویژگیهای دنیای هستی هر یک در وجود تو به گونهای ذوب شدهاند که لذتها را به همراه دارند.
هوش مصنوعی: در آن مکان نه نامی وجود دارد و نه صفتی؛ نه سنتی هست و نه شکلی و وضعیتی برای همت تو.
هوش مصنوعی: زمانی که ظهور به وجود آمد، جلوههای نامها و ویژگیها به کمال رسیدند.
هوش مصنوعی: به خاطر این هدف، زمینها، عناصر و آسمانها به وجود آمدند.
هوش مصنوعی: بر روی صفحه وجود، نشانهها و آیات مشخص و روشن شدهاند.
هوش مصنوعی: از چهره زیبای معشوق و از ویژگیهایش بهوضوح دیدیم که هیچ مقاومتی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: یک مفهوم واحد میتواند هزاران شکل و چهره به خود بگیرد، و یک چهره میتواند هزاران بازتاب گوناگون را نشان دهد.
هوش مصنوعی: ای محبوب، چهرهی تو همچون فانوسی است که دنیا را روشن میکند. این چهره، همچون شیشهای است که نور را به جهان میتاباند.
هوش مصنوعی: عشق تو مانند خورشید در غربی آشکار شد، با اینکه خود آن نور در هر ذرهای از هستی وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بسیار قبیله و قرابات
کارش همه خدمت و مراعات
ای گشته ز شاه عشق شهمات
در خشم مباش و در مکافات
در باغ فنا درآ و بنگر
در جان بقای خویش جنات
چون پیشترک روی تو از خود
[...]
سرمست درآمد از خرابات
با عقل خراب در مناجات
بر خاک فکنده خرقه زهد
و آتش زده در لباس طامات
دل برده شمع مجلس او
[...]
هر فیض خوشی از این فیوضات
فتحی است که بخشدت فتوحات
هرگز نرسد نویدی از مات
هیهات ازین امید هیهات
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.