ای روی تو مهر و کَون ذرات
ذات تو برون ز نفی و اثبات
ذرّات کجا رسند در مهر
ذرات کجا و مهر هیهات
اسماء و صفات کَون هر یک
در ذات تو اند محو لذّات
نی اسم و نه نعت بود آنجا
نه رسم و نه شکل و وضع همتات
چون خاست ظهور از مظاهر
اسما و صفات را کمالات
موجود شدند بهر این کار
ارضین و عناصر و سماوات
مسطور معین و مبین
شد برورق وجود آیات
از روی نگار و از قوابل
دیدیم عیان بی محادات
یک معنی و صد هزار صورت
یک صورت و صد هزار مرآت
مصباح رخ ترا نگارا
کَونین زجاجه است مشکوات
مهر تو بغربی عیان شد
با آنکه عیان از اوست ذرّات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بسیار قبیله و قرابات
کارش همه خدمت و مراعات
ای گشته ز شاه عشق شهمات
در خشم مباش و در مکافات
در باغ فنا درآ و بنگر
در جان بقای خویش جنات
چون پیشترک روی تو از خود
[...]
سرمست درآمد از خرابات
با عقل خراب در مناجات
بر خاک فکنده خرقه زهد
و آتش زده در لباس طامات
دل برده شمع مجلس او
[...]
هر فیض خوشی از این فیوضات
فتحی است که بخشدت فتوحات
هرگز نرسد نویدی از مات
هیهات ازین امید هیهات
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.