ما مست و خراب چشم یاریم
آشفته زلف آن نگاریم
از روی نگار همچو مویش
سودا زدگان بیقراریم
چون چشم خوشش همیشه مستیم
مانند لبش شراب خواریم
گر در سر کوی آن پریروی
پیوسته چو چرخ در مداریم
سرگشته او بسان چرخیم
آشفته او چو روزگاریم
ما دست ز کار و بار شستیم
با عشق چو مرد کار و باریم
تا ما بخودیم در حجابیم
وز خویش بسی حجاب داریم
به زان نبود که خویشتن را
یکسر به نگار وا گذاریم
در هستی دوست نیست کردیم
وز هستی خویش یاد ناریم
چون خانه اگر ز سر برآییم
سر از خط دوست بر نداریم
ای ساقی از آن مئی که باقیست
درده قدحی که در خماریم
تا مست فرو رویم در خود
وز جیب عدم سری برآریم
در مهر رسیم مغربی وار
ایدوست دمی که ذرّه واریم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و شیدایی است. شاعر از حال و هوای خود در عشق به یار میگوید و توصیف میکند که چطور از زیبایی و زلف معشوق مست و بیقرار شدهاند. آنها مانند ماهی که در دور چرخش میچرخد، در عشق به آن پریرخ، گرفتارند. شاعر به حجابهای فکری و روحی اشاره میکند که فرد را از شناخت واقعی خود باز میدارد. همچنین، از اهمیت وجود دوست و معشوق در زندگی یاد میکند و میخواهد از می عشق بنوشد تا به حالتی عمیقتر از خودشناسی برسد. در نهایت، شاعر آرزو دارد که در عشق به معشوق غرق شود و از خود فراموش شود.
هوش مصنوعی: ما به خاطر زیبایی و魅ش چشمان محبوبمان سرخوش و بیخبر از خود هستیم و موهای آشفته او ما را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
هوش مصنوعی: از زیبایی چهرهاش مانند موهایش، دلباختگان بیقرار هستیم.
هوش مصنوعی: چشم زیبای او همیشه ما را دنیاطلب و شاداب کرده است، مانند اینکه از شراب لبانش سیراب میشویم.
هوش مصنوعی: اگر در سر کوی آن معشوق زیبای دائماً در حال چرخش باشیم، مانند یک چرخ که بیوقفه در مدار میگردد.
هوش مصنوعی: او بلور سرگشتگی را دارد و به هم ریختگی اش مانند روزگار ماست.
هوش مصنوعی: ما همه چیز را رها کردهایم و در عشق غرق شدهایم، چون که همهی تلاش و کار ما برای عشق است.
هوش مصنوعی: ما وقتی به خود واقعیمان دسترسی پیدا نمیکنیم و در حقیقت از خودمان دور هستیم، به دلیل بسیاری از موانع و حجابهایی است که بر سر راه ما قرار دارد.
هوش مصنوعی: اینطور نیست که تمام وجود خود را تنها به معشوق بسپاریم و از خود خالی شویم.
هوش مصنوعی: در زندگی خود، به خاطر دوستی هیچ کار بدی نکردیم و از وجود خود نیز فراموش نکردیم.
هوش مصنوعی: زمانی که از خانه بیرون میآییم، هرگز توجهمان را از محبت و دوستی کسی که برایمان اهمیت دارد، دور نمیکنیم.
هوش مصنوعی: ای ساقی، از آن شرابی که باقی مانده، به ما جامی بده که ما در حالت مستی هستیم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که در خویشتن غرق شویم و از وجود خود، چیزی را به طرز شگفتانگیزی به دست آوریم.
هوش مصنوعی: در آن لحظه که به عشق و محبت نزدیک میشویم، مانند یک ذره کوچک به آن بزرگا و پر نور خواهیم رسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما مرد کلیسیا و زناریم
گبری کهنیم و نام برداریم
دریوزه گران شهر گبرانیم
ششپنجزنان کوی خماریم
با جملهٔ مفسدان به تصدیقیم
[...]
ما متقیان توبه کاریم
در شوره حبوب توبه کاریم
هر هفته به شیوه ای و شکلی
طوفانی و فتنه ای برآریم
گه حلقه ی کعبه ی مناجات
[...]
ما عاشق چشم مست یاریم
آشفتهٔ زلف بیقراریم
سرمست می الست عشقیم
شوریدهٔ چشم پر خماریم
آئینهٔ روشن ضمیریم
[...]
ما مست شراب وصل یاریم
وز هر دو جهان خبر نداریم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.