گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شمس مغربی

خورشید رخت چو گشت پیدا

ذرّات دو کَون شد هویدا

مهر رخ تو چو سایه انداخت

زان سایه پدید گشت اشیاء

هر ذرّه ز نور مهر رویت

خورشید صفت شد آشکارا

هم ذرّه به مهر گشت موجود

هم مهر به ذرّه گشت پیدا

دریای وجود موج زن شد

موجی بفکند سوی صحرا

آن موج فرو شد و بر آمد

در کسوت و صورتی دلارا

بر رسته بنفشۀ معانی

چون خطّ خوش نگار رعنا

بشکفته شقایق حقایق

بنموده هزار سرو بالا

این جمله چو بود عین آن موج

و آن موج چه بود عین دریا

هر جزو که هست عین کلّست

پس کلّ باشد سراسر اجزا

اجزا چه بود مظاهر کلّ

اشیاء چه بود ظلال اسماء

اسماء چه بود ظهور خورشید

خورشید جمال ذات والا

صحرا چه بود زمین امکان

کانست کتاب حقتعالی

ای مغربی این حدیث بگذار

سرّ دو جهان مکن هویدا

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
خواجه عبدالله انصاری

کن اذا احببت عبدا

للذی تهوی مطیعاً

لن تنال الوصل حتی

تلزم النفس الخضوعا

ولو قلت مت مت سمعاً و طاعة

[...]

ابوعلی عثمانی

فَافْتَرَقْنا حَوْلاً فَلَمّا الْتَقَینا

کانَ تَسْلیمُهُ عَلیَّ وَداعاً

سنایی

احسنت و زه ای نگار زیبا

آراسته آمدی بر ما

امروز به جای تو کسم نیست

کز تو به خودم نماند پروا

بگشای کمر پیاله بستان

[...]

انوری

ای خصم تو پست و قدر والا

وی عقل تو پیر و بخت برنا

ای کرده به خدمت همایونت

هفت اختر و نه فلک تولا

ای پار گشاده بند امسال

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق

که خواستم از تو زابلهی من

گفتی که رهیم نیست اینجا

ته تو نه رهی تو نه کاهت

ای عشوه فروش باده پیما

انبار و رهی چه حاجت ای خر

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه