خوش حال آن کسانی کز دام تن رهیدند
چون شاهباز قدسی در لامکان رسیدند
آن سالکان وحدت دانی کی اند ایدل
آری جنید و شبلی معروف بایزیدند
بحر محیط وحدت موج و حباب دارد
امواج بحر بودند در بحر آرمیدند
جاوید زنده گشتند در بحر لایزالی
چون ازید خداوند جام وفا چشیدند
از ممکن تعین یکباره در گذشتند
حق را بچشم واجب بی واسطه بدیدند
ذرات و سایه هر دو بود اعتبار وهمی
در آفتاب مطلق جاوید ناپدیدند
خلق جدید بشنید کوهی و زنده گردید
چون دید او که یاران بار دیگر چودیدند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یک خانه پر ز مستان مستان نو رسیدند
دیوانگان بندی زنجیرها دریدند
بس احتیاط کردیم تا نشنوند ایشان
گویی قضا دهل زد بانگ دهل شنیدند
جانهای جمله مستان دلهای دل پرستان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.