وقتی دل ما ازان ما بود
واندر دل یار ما وفا بود
بیگانه چنان شد آن دل از من
گویی تو که سالها جدا بود
صد شکر که هم به کوی او ماند
آن دل که ز من هزار جا بود
دید آنکه خمار چشم مستش
خمار شد، ار چه پارسا بود
دی دید مرا و زیستم، لیک
تا دید که گرد آن بلا بود
هر مور خطش مرا فرو برد
آن مورچه گویی اژدها بود
خسرو که درو گم است، گویی
افسانه اوست، بود و نابود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ احساسات عمیق و جدایی عاشقانه است. شاعر به توصیف دلی میپردازد که زمانی به او تعلق داشت و اکنون به خاطر وفاداری یار، از او جدا شده است. او به احساساتی اشاره میکند که در دوری و جدایی به وجود آمدهاند و به نوعی حسرت به گذشته و عشق گمشده را در بر دارد. در پایان، اشاره به یک خسرو (سمبل عشق ناکام) میکند که در این افسانهها و یادها گم شده و به نوعی فانی شده است. این شعر عمق احساس عاشقانه، جدایی و حسرت را به خوبی به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: وقتی دل ما به خودمان تعلق داشت، در دل یارمان هم وفاداری و امانتداری وجود داشت.
هوش مصنوعی: دل من از تو چنان دور و بیگانه شده است که انگار سالهاست از هم جدا هستیم.
هوش مصنوعی: خوشحالم که دل من که در هزار جا پرسه میزنید، در نهایت در کوی او باقی مانده است.
هوش مصنوعی: فردی را میبیند که به خاطر زیبایی چشمهای معشوقش، تحت تأثیر قرار گرفته و نمیتواند خود را کنترل کند. هرچند که او فردی پارسا و موجهی به نظر میرسد، اما از جلوههای عشق و جذابیت معشوقش غافلگیر شده است.
هوش مصنوعی: دی مرا دید و از حال من خبردار شد، اما وقتی متوجه شد که در چه مصیبتی قرار دارم، از من دور شد.
هوش مصنوعی: هر خطی که مورچه روی زمین میکشد، برای من اهمیت و جذابیتی دارد، انگار که آن مورچه به اندازه یک اژدها بزرگ و قدرتمند است.
هوش مصنوعی: خسرو که در آنجا گم شده، به نظر میرسد فقط داستانی از او باقی مانده است، نه وجود واقعی و ماندگاری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صدیق به صدق پیشوا بود
فاروق ز فرق هم جدا بود
گر مایهٔ دهر جان فزا بود
زیرا که در او پری ما بود
مر پریان را ز حیرت او
هر گوشه مقال و ماجرا بود
عقلست چراغ ماجراها
[...]
امشب بت ما به نزد ما بود
ماهش به وبال مبتلا بود
در باغ وصال می گذشتم
گل در چپ و سرو راستابود
بیگانه کسی نبود، گر بود
[...]
حیدر که ستودۀ خدا بود
طاووس ریاض لافتی بود
چون در تو بس گرانبها بود
او را صدفی چنین سزا بود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.