گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

به پیران سر به کوی عاشقی رندانه خواهم شد

به سودای پری رویی ز سر دیوانه خواهم شد

چنین کاندر زبان خلقی گرفتندم به بیهوده

به شهر و کو به بدنامی دگر افسانه خواهم شد

برو، ناصح، چه ترسانی مرا از طعنه مردم؟

صلاح از من چه می جویی که در می خانه خواهم شد

به خاک پای او پیمان ببستم با سگ کویش

رود گر سر درین پیمان ازین پیمانه خواهم شد

به دام زلفش افتادم ز دست خال و خط او

چو من مرغی چه دانستم که صید دانه خواهم شد

به شهر امروز آن دلبر چو شد شهره به دلجویی

به عشقش داده دین و دل کنون مستانه خواهم شد

به رسوایی و قلاشی چو خسرو آشنا گشتم

ز عقل و مصلحت آخر به کل بیگانه خواهم شد

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
امیرخسرو دهلوی

چه پنداری که من از عاشقی بیگانه خواهم شد

ز رسوایی، اگر چه در جهان افسانه خواهم شد

رسید آن آدمی رو باز و آمد در نظر، دانم

به پای دیگران امروز من در خانه خواهم شد

ز بس زیباست لاف عشق بازی خود پرستان را

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از امیرخسرو دهلوی
هلالی جغتایی

اگر سودای عشق اینست، من دیوانه خواهم شد

چه جای آشنا؟ کز خویش هم بیگانه خواهم شد

دمیدی یک فسون وز دست بردی صبر و هوش من

خدا را، ترک افسون کن، که من افسانه خواهم شد

غم عشق ترا، چون گنج، در دل کرده ام پنهان

[...]

وحشی بافقی

ملول از زهد خویشم ساکن میخانه خواهم شد

حریف ساغر و هم مشرب پیمانه خواهم شد

اگر بیند مرا طفلی به این آشفتگی داند

که از عشق پری رخساره‌ای دیوانه خواهم شد

شدم چون رشتهٔ‌ای از ضعف و دارم شادمانیها

[...]

رفیق اصفهانی

دلش دادم که با او همدم و هم خانه خواهم شد

بمن او شمع خواهد گشت و من پروانه خواهم شد

ندانستم که چون دل برد از من چون پری پنهان

نهان خواهد شد و من از غمش دیوانه خواهم شد

به این حسن و به این عشق ای صنم چون لیلی و مجنون

[...]

صغیر اصفهانی

بزلفش در کشاکش با صبا و شانه خواهم شد

در این زنجیر از این کشمکش دیوانه خواهم شد

گل است و شمع و جانانه من و پروانه و بلبل

براه عشق‌ امشب همپر پروانه خواهم شد

من دیوانه را ناصح دهد پند و عجب دارم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه