یارب، اندر سر هر موی تو چندان چه خم است
زیر آن موی رخت از گل خندان چه کم است
چند گویی که مکن صورت جورم از چشم
مردم چشم تو خود صورت جور و ستم است
ما چو از زلف تو زنار ببستیم، اکنون
هم به روی تو اگر روی مرا بر صنم است
گاه گاهی که دمی نیم دمی همچو مسیح
زندگانی اگرم هست همان نیم دم است
ای لب از خون دلم شسته ز بهر خونم
تا چه در دست که لبهای ترا در شکم است
دل من سوی عدم رفت به همراهی صبر
از لب خود خبری پرس که راه عدم است
ماند با خط تو چسبیده سیاهی دو چشم
زان که خط تو تر و دیده من نیز نم است
چه سبب خط ترا ماه بود در فرمان
مگر از خامه دستور عطارد رقم است
مگر از جرعه جام کرمت شسته شود
دل خسرو که بیالوده ز اندوه و غم است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و نشانههای آن میپردازد. شاعر از زیباییهای معشوق سخن میگوید و به ارتباط عمیق خود با او اشاره میکند. او از جذابیت مو و لبهای معشوق حرف میزند و این زیباییها را با درد و رنج دل خود مرتبط میسازد. همچنین، به مسائلی مانند جدایی و ناامیدی اشاره میکند و وضعیت روحیاش را در برابر این عشق بیان میکند. در نهایت، شاعر از خط و نشانههای معشوق میگوید که او را به یاد عشق و زیبایی میاندازد و زندگی را در سایههای آن توصیف میکند.
هوش مصنوعی: ای خدای من، به تعداد هر مویی از موی تو، خم و پیچیدگی وجود دارد و زیر آن موی زیبا و خندان تو، کمبود و فقر وجود ندارد.
هوش مصنوعی: چرا مدام به من میگویی که مبادا بر اساس ظاهرم قضاوت کنند؟ خود چشمان تو خود نمونهای از زیبایی و ستم هستند.
هوش مصنوعی: ما وقتی که از زلف تو به خود لباس عشق پوشیدیم، حالا اگر صورت من هم بر صورت معشوقه است، به تو نگاه میکنیم.
هوش مصنوعی: گاهی وقتی که لحظهای نفس میکشم، حس میکنم که زندگیام مانند مسیح است و اگر زندگیام هنوز ادامه دارد، تنها به خاطر همان یک لحظه است.
هوش مصنوعی: ای لب که خون دل مرا پاک نکردهای، به خاطر من چه چیزی در دست داری که لبهای تو در دل من هستند؟
هوش مصنوعی: دل من به سوی نیستی میرود و با صبر همسفر شده است. از خودت بپرس که آیا خبری از راهی به سوی آن نیستی داری؟
هوش مصنوعی: چشمهای من به دلیل زیبایی خط تو، تیره و سیاه شده است. این چشمان گریان من هم به خاطر تو همیشه مرطوب و نمناک است.
هوش مصنوعی: چرا دست تو همچون ماه زیباست و فرمان میدهد؟ آیا به خاطر این نیست که قلمی که نوشته، از علم و دانش عطارد بهرهمند است؟
هوش مصنوعی: آیا ممکن است دل خسرو با یک جرعه از جام محبت تو پاک شود، زیرا دل او به خاطر غم و اندوه آلوده است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روز جشن عرب و وقت نشاط عجم است
شادزی گرچه فلک باعث اندوه و غم است
خویشتن رنجه مدار از قبل فقد مراد
می خور انگار که آن نیز وفا و کرم است
شاه انجم زکمین گاه افق بیرون تافت
[...]
الحق این جشن، نه جشن است که باغ ارم است
ارم از لطف مزاجش به وبا متهم است
نقش بند چمنش باد، ز چین لطف است
رنگریز ثمرش ماه ز چرخ کرم است
دامنش پر زر و سیم است که کان امل است
[...]
خوی ترکان همه مایل به جفا و ستم است
آزمودیم بسی، ترک وفادار کم است
این بلایی ست نه ترکی ست به دنباله ی چشم
دل ز ما برد و گر جان بجهد مغتنم است
پیش او هم چو منی را چه محل باشد و قدر
[...]
آنکه دست و دل او مظهر جود و کرم است
وانکه در داد و دهش صد چو فریدون و جم است
قدوه و قبله شاهان جهان خواجه علی
یاور ملک عرب داور ملک عجم است
و آنکه تیغش بگه رزم ز خون دل خصم
[...]
یا رب این عید مبارک چو همایون قدم است
کز قدومش همه آفاق چو باغ ارم است
صبح عید است به آهنگ صبوحی برخیز
که ز مرغان سحر بلبله در زیر و بم است
از سر مهر برآور نفس گرم چو صبح
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.