گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

ای قبله ابروی تو محراب ابرار آمده

محرابیان در کوی تو از قبله بیزار آمده

هم عاشقان در شست تو، هم روزه داران مست تو

هم زاهدان از دست تو در بند پندار آمده

وه کان کمند عنبرین مشک خم اندر خم و چین

از بهر آن مویی ببین جانی گرفتار آمده

زیبا تو بر بام آنچنان شوخی و عیاری کنان

ای آفتاب عاشقان از تو به دیوار آمده

تا دیدم آن چشم عجب سوگند آن چشم است و لب

گر هست جویم روز و شب در چشم بیدار آمده

تو سرکش و من بیدلم، افتاده کار مشکلم

حاصل ز دست حاصلم صد رنج و تیمار آمده

نازی ست اندر سر ترا خشمی ست بر چاکر ترا

وان خوی نازک مرترا از چشم بیمار آمده

خسرو گرفتار هوس، دیوانه روی تو بس

وز خون مژگان هر نفس آلوده رخسار آمده

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
خاقانی

عید است و پیش از صبح‌دم مژده به خمار آمده

بر چرخ دوش از جام جم یک نیمه دیدار آمده

عید آمد از خلد برین، شد شحنهٔ روی زمین

هان ماه نو طغراش بین امروز در کار آمده

کرده در آن خرم فضا صید گوزنان چند جا

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از خاقانی
عطار

ای درس عشقت هر شبم تا روز تکرار آمده

وی روز من بی روی تو همچون شب تار آمده

ای مه غلام روی تو گشته زحل هندوی تو

وی خور ز عکس روی تو چون ذره در کار آمده

ای در سرم سودای تو جان و دلم شیدای تو

[...]

امیرخسرو دهلوی

عید است خوبان نیم شب در کوی خمار آمده

سرمست گشته صبحدم، غلتان به بازار آمده

عید آمد از چرخ برین، پر شادمانی بین زمین

مه را چو زرین جام بین از بهر خمار آمده

با ظلمت شب شکل مه چون ناخن شیر سیه

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از امیرخسرو دهلوی
آذر بیگدلی

از روی فرخ فال بین، زلفش نگونسار آمده

طاووس رنگین بال بین، افسونگر مار آمده

در دیر شد رقصان صنم، یا میچمد صید حرم؟!

یا در گلستان ارم، سروی برفتار آمده؟!

چون رخ ز می رخشان کند، خورشید و مه پنهان کند؛

[...]

آشفتهٔ شیرازی

عید است و ساقی با قدح سرمست و خمار آمده

می خورده و سرخوش شده در شهر و بازار آمده

زاهد بیاور سبحه را زنار بستان در عوض

کان مغبچه در بتکده با زلف و زنار آمده

جمشید فرخ کوکبه در بزم گردون هر شبه

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه