ای قبله ابروی تو محراب ابرار آمده
محرابیان در کوی تو از قبله بیزار آمده
هم عاشقان در شست تو، هم روزه داران مست تو
هم زاهدان از دست تو در بند پندار آمده
وه کان کمند عنبرین مشک خم اندر خم و چین
از بهر آن مویی ببین جانی گرفتار آمده
زیبا تو بر بام آنچنان شوخی و عیاری کنان
ای آفتاب عاشقان از تو به دیوار آمده
تا دیدم آن چشم عجب سوگند آن چشم است و لب
گر هست جویم روز و شب در چشم بیدار آمده
تو سرکش و من بیدلم، افتاده کار مشکلم
حاصل ز دست حاصلم صد رنج و تیمار آمده
نازی ست اندر سر ترا خشمی ست بر چاکر ترا
وان خوی نازک مرترا از چشم بیمار آمده
خسرو گرفتار هوس، دیوانه روی تو بس
وز خون مژگان هر نفس آلوده رخسار آمده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و جذابیت و زیبایی معشوق صحبت میکند. شاعر از احساسات عمیق خود نسبت به معشوق میگوید و به زیباییهای او و تأثیری که بر عاشقان و زاهدان دارد، اشاره میکند. او توصیف میکند که چگونه زیباییهای معشوقش، او را به کمال و در عین حال به درد و رنج میکشاند. همچنین از عشق و التهاب دل خود و سختیهای حاصل از آن میگوید و در نهایت به وابستگی و نیاز عمیق خود به معشوق اشاره میکند. شاعر نشان میدهد که رغم مشکلات و دردی که عشق به همراه دارد، زیبایی و جذابیت معشوقش او را اسیر کرده است.
هوش مصنوعی: ای نقطه توجه و زیبایی تو، افراد نیکوکار به سمت تو آمدهاند، اما کسانی که در پی جستجوی حقیقت و معنویت هستند، از مسیر خود دور شده و به اینجا آمدهاند.
هوش مصنوعی: همه عاشقان و شیدایان به خاطر جذبه تو هستند، حتی روزهداران که از عشق تو سرمستاند و زاهدان نیز به خاطر فکر و خیال از دست تو گرفتار شدهاند.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و جذابیت موی معشوق اشاره میکند و از چشمان خیرهکنندهاش که در دل او گره خورده، سخن میگوید. او مانند کمندهایی از عنبر و مشک، به شدت تحت تأثیر زیباییهای معشوق است و میخواهد این زیبایی را وصف کند. در نهایت، شاعر از احساس اسارت و گرفتار شدن در عشق سخن میگوید.
هوش مصنوعی: ای زیبا، چون بام بلند نشستهای، با شوخی و زیرکی رفتار کن، ای آفتاب دلباختهها، نور تو به دیوارها نیز رسیده است.
هوش مصنوعی: وقتی آن چشم حیرتانگیز را دیدم، قسم میخورم که همان چشم و لب است! اگر بخواهم، روز و شب را به دنبالش بگردم، در آن چشم بیدار به حقیقت میرسم.
هوش مصنوعی: تو فردی سرسخت و نافرمان هستی، و من انسانی حساس و زودرنج. در این وضعیت دشوار، مشکلات و دردهای زیادی به من تحمیل شدهاند و نمیتوانم به راحتی از عهده آنها برآیم.
هوش مصنوعی: زیبایی و ناز تو به حدی است که هر کسی را مجذوب خود میکند، اما در عین حال، در چشمان آنها خشم و ناراحتی وجود دارد. این تضاد احساسات به خاطر نازکی و لطافت شخصیت تو به وجود آمده که حتی نگاههای بیمارگونه هم تحت تأثیر آن قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: خسرو، تحت تأثیر هوس، کاملاً عاشق چهره تو شده است و هر لحظه که به تو فکر میکند، چهرهاش از اشک چشمانش آلوده شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عید است و پیش از صبحدم مژده به خمار آمده
بر چرخ دوش از جام جم یک نیمه دیدار آمده
عید آمد از خلد برین، شد شحنهٔ روی زمین
هان ماه نو طغراش بین امروز در کار آمده
کرده در آن خرم فضا صید گوزنان چند جا
[...]
ای درس عشقت هر شبم تا روز تکرار آمده
وی روز من بی روی تو همچون شب تار آمده
ای مه غلام روی تو گشته زحل هندوی تو
وی خور ز عکس روی تو چون ذره در کار آمده
ای در سرم سودای تو جان و دلم شیدای تو
[...]
عید است خوبان نیم شب در کوی خمار آمده
سرمست گشته صبحدم، غلتان به بازار آمده
عید آمد از چرخ برین، پر شادمانی بین زمین
مه را چو زرین جام بین از بهر خمار آمده
با ظلمت شب شکل مه چون ناخن شیر سیه
[...]
از روی فرخ فال بین، زلفش نگونسار آمده
طاووس رنگین بال بین، افسونگر مار آمده
در دیر شد رقصان صنم، یا میچمد صید حرم؟!
یا در گلستان ارم، سروی برفتار آمده؟!
چون رخ ز می رخشان کند، خورشید و مه پنهان کند؛
[...]
عید است و ساقی با قدح سرمست و خمار آمده
می خورده و سرخوش شده در شهر و بازار آمده
زاهد بیاور سبحه را زنار بستان در عوض
کان مغبچه در بتکده با زلف و زنار آمده
جمشید فرخ کوکبه در بزم گردون هر شبه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.