ای خرد مست لعل چون می تو
ما ز آزاده ابروی خوی تو
می مرا ده که لب به گوش برم
بس که مستم ز لعل چون می تو
چون کنی وعده، باز گویی «کی »
من به صد جان غلام آن کی تو
چون غمت بکشدم، بگویی «هی »
روح بخشد به تن همان می تو
گوییم مردن تو از پی کیست
هم به جان و سر تو از پی تو
گفتم از تو حیات دارم، گفت
«تو نگر و آن حیات لاشی تو»
خسروا، چون سزای سوختنی
مهربانی ست شعله بر نی تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای فلک مرکب عماریی تو
اشک ما کی کشد سماری تو
ای مرا بیشه دوستداری تو
همه امید من بیاری تو
در زمانه همی زنند مثل
از لطیفی و بردباری تو
گر مرا خوار داشتی شاید
[...]
این و آن صورت است و معنی تو
نیست موجود صورتی بی تو
اثر مدرکات حسی تو
بگراید به روح علویتو
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.