سوی شکار، ای پسر نازنین، مرو
رحمی بکن به این دل اندوهگین مرو
شیران نیند مرد تو، چون غمزه می زنی
بر آهوان خسته به آهنگ کین مرو
بگذار تا به خویشتن آیم ز بیهشی
روزی دو مردمی کن و بر پشت زین مرو
چشم تو آفت است، به روی کسی مبین
پای تو نازک است، به روی زمین مرو
شب تیری از کمان توام می کند هوس
امروز هم مرا کش و حالی به کین مرو
دی گشت رفتی و دل خلقی ز جا برفت
رفت آنچه رفت، بار دگر اینچنین مرو
یک پارسا نماند به شهر، از خدا بترس
مست و خراب موی، برو، بیش ازین مرو
گل کیست تا به پات رسد، یا مرا بکش
یا پا برهنه بر گل و بر یاسمین مرو
گفتی ببینم ار نروی، خون بریزمت
می کن بر آنچه رای تو باشد، همین مرو
بر نازکان باغ ببخشای و لطف کن
زینسان به ناز در چمن، ای نازنین، مرو
ای آنکه در نظاره آن شوخ می روی
دیوانگی خسرو مسکین ببین، مرو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شاعر به پسر نازنینش خطاب میکند و از او میخواهد که به دل غمگین وی رحم کند و به شکار نرود. شاعر نگران است که پسر با شکار کردن، قلبهای دیگران را بشکند و آرامش آنها را بر هم بزند. او از پسر میخواهد که به خدا بترسد و به نازکی پاهایش بر روی زمین توجه کند. همچنین، تاکید میکند که با توجه به رفتارهایش ممکن است در دل دیگران ناراحتی ایجاد کند و نباید به ناز و آرامش باغ بپردازد. در انتها، شاعر به احساسات خود و دیوانگیاش اشاره میکند و میگوید که نباید به این شیوه ادامه دهد.
هوش مصنوعی: به سوی شکار نرو، ای پسر عزیز، نیکو این دل غمگین را در نظر بگیر و مرا ترک نکن.
هوش مصنوعی: اگر تو بیپروا به دیگران آسیب میزنی و با نیشخند به آنها نگاه میکنی، نباید خودت را به پهلوانان و شیران تشبیه کنی.
هوش مصنوعی: اجازه بده تا به خودم برسم و از حالت بیخبری خارج شوم، در این مدت دو روزه با مردم باش و بر پشت زین نرو.
هوش مصنوعی: چشم تو زیانآور است، به کسی نگاه نکن. پای تو نرم و لطیف است، بر روی زمین نرو.
هوش مصنوعی: شب، آرزوی وصال تو را در دل من زنده میکند. امروز هم مرا به سمت خود بکش، ولی به یاد کین و انتقام نرو.
هوش مصنوعی: دیروز رفتی و دل مردم دچار درد و ناراحتی شد. آنچه که رفت، دیگر بار مانند این رفتار نکن.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به وضعیتی اشاره دارد که در آن در شهر هیچ پارسایی باقی نمانده و همه چیز دچار فساد و نابسامانی است. او به شخصی که دچار بیخود کردی و سرمستی شده، هشدار میدهد که از خدا بترسد و دیگر ادامه ندهد، چرا که وضعیت به حدی بحرانی است که ممکن است عواقب بدی در پی داشته باشد.
هوش مصنوعی: به نظرم هیچ چیز با ارزشتر از تو نیست که به پای آن بروم. یا من را از این درد رها کن یا اجازه نده که بیملاحظه بر گلها و یاسمنها قدم بگذارم.
هوش مصنوعی: گفتی میخواهم ببینم اگر نروی، تو را عذاب میکنم. بر اساس نظر تو عمل میکنم، اما خواهش میکنم همینطور نرو.
هوش مصنوعی: به زیباییهای باغ نگاه کن و با محبت رفتار کن. لطفاً ای عزیز، در فضایی سرشار از زیبایی و ناز، به آرامی و ظرافت حرکت کن.
هوش مصنوعی: ای آن کس که در دیدن آن معشوقه دلربا به شوق و شوری میروی، حال و وضعیت دیوانگی خسرو (پادشاه مسکین) را ببین و از این کار دوری کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.