گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

منت هر شب که گرد کوی گردم

ز بهر آن رخ دلجوی گردم

همی گوید که جان ده پیش رویم

چه می گویم سر آن روی گردم

همان تلخم که می گویی، همی گوی

که گر بنوازیم، بد خوی گردم

ز من دی یاد دادنت به بد گفت

فدای گفت آن بدگوی کردم

مرا، جانا، ز گل بوی تو آید

به بستان از پی آن بوی گردم

ز من پرسی که بر در کیستی تو

سگم گرد سر آن کوی کردم

ز کویت بگذرم، گر خاک گردم

ز زلفت نگسلم، گر موی گردم

صبوری شب مرا می گفت تا چند

گریزان از درت هر سوی گردم

دل خسرو تو داری، گر همه عمر

به گرد لاله خودروی گردم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode