گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

ندانم کیست اندر دل که در جان می خلد بازم

چنان مشغول او گشتم که با خود می نپردازم

همه کس با بتی در خواب و من در کنج تنهایی

چه باشد گر شبی پوشیده گردد دیده بازم

غمت کشت و هنوز امشب ز اقبال خیال تو

امید زیستن باشد، اگر من دل بیندازم

سر خود گیر و رو، ای جان دل برداشته، از من

که من مرغ گرفتارم میسر نیست پروازم

اگر چش ناله های دردناکم در نمی گیرد

خوشم با این همه گر می شناسد باری آوازم

مسلمانی همه درباختم در کار بت رویان

ببینید، ای مسلمانان که من دین در چه می بازم؟

من و شب ها و دردی و حدیثی بود از حسنت

که داد آن دولتم، جانا، که تا خود بشنوی رازم؟

به دشواری ز کویت دوش جان را برده ام آسان

اگر عیبم نگیری، دل همانجا می کشد بازم

چو بینم در تو دزدیده، حلالت باد خون من

اگر فرمان دهی کشتن به گفت چشم غمازم

تو در بازی دلم در خون، نخواهم زیستن دانم

ز درد آگه نیم حالی که من مشغول جانبازم

چگونه جان برد خسرو ازین اندیشه کت هر دم

فرامش می کنی عمدا و در جان می خلی بازم

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
مولانا

همه بازان عجب ماندند در آهنگ پروازم

کبوتر همچو من دیدی که من در جستن بازم

به هر هنگام هر مرغی به هر پری همی‌پرد

مگر من سنگ پولادم که در پرواز آغازم

دهان مگشای بی‌هنگام و می ترس از زبان من

[...]

حکیم نزاری

فغان از مردمِ چشمم که بیرون می دهد رازم

نمی یارم به کس دیدن چو این دیده ست غمّازم

به خاطر یاوه می رانم سخن با هر که می گویم

به باطن دوست می بینم نظر با هر که اندازم

چنان مستغرقِ شوقم که بی خود می کند ذوقم

[...]

اوحدی

نگشتی روز من تیره، ندانستی کسی رازم

اگر دردت رها کردی که من درمان خود سازم

مکن جور، ای بت سرکش، مزن در جان من آتش

که گر سنگم به تنگ آیم و گر پولاد بگدازم

تنم خستی و دل بستی و اندر بند جان هستی

[...]

جهان ملک خاتون

بگفتی هم شبی جانا نظر بر حالت اندازم

ز روی مردمی یک دم به حال دوست پردازم

بیا دست دلم گیر و شبی از وصل ای دلبر

میان جان من بنشین که سر در پات اندازم

هوای کوی وصل او بلند افتاده است ای دل

[...]

بیدل دهلوی

اگر ساقی ز موجِ باده بندد رشتهٔ سازم

رساند قلقلِ مینا به رنگِ رفته آوازم

عروجِ خاکساران آن‌قدر کوشش نمی‌خواهد

چو گرد از جنبشِ پایی توان کردن سرافرازم

مباش ای آرمیدن از کمینِ وحشتم غافل

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از بیدل دهلوی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه