گنجور

 
کمال خجندی

گفتم که: به رویت چه کنم؟ گفت: نظر

گفتم که: به کویت چه کنم؟ گفت: گذر

گفتم که: غمت چند خورم؟ گفت: مخور

گفتم: چه بُوَد چارهٔ من؟ گفت: سفر

 
 
 
جدول قرآن کریم
رودکی

آمد بر من، که؟ یار، کی؟ وقت سحر

ترسنده، ز که؟ ز خصم، خصمش که؟ پدر

دادمش دو بوسه، بر کجا؟ بر لب تر

لب بُد؟ نه، چه بُد؟ عقیق، چون بُد؟ چو شکر

ابوالعلاء شوشتری

می‌گفت به دندان بتم عقد درر

من همچو توام خوشاب و پاکیزه کهر

خندان‌خندان به زیر لب گفت : خموش

بر‌بسته دگر باشد و بر‌رسته دگر

عنصری

آمد برِ من. که؟ یار. کی؟ وقت سحر

ترسنده. ز که؟ ز خصم. خصمش که؟ پدر

دادمش دو بوسه. بر کجا؟ بر لب تر

لب بد؟ نه. چه بد؟ عقیق. چون بد؟ چو شکر

ابوسعید ابوالخیر

یا رب به دو نور دیدهٔ پیغمبر

یعنی بدو شمع دودمان حیدر

بر حال من از عین عنایت بنگر

دارم نظر آنکه نیفتم ز نظر

فرخی سیستانی

گفتم که مرا زغم به سه بوسه بخر

دل تافته گشتی و گران کردی سر

از بهر سه بوسه ای بت بوسه شمر

چو گاو به چرمگر، به من در منگر

مشاهدهٔ ۵ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه