گنجور

 
 
 
ربات تلگرامی عود
رودکی

آمد بر من، که؟ یار، کی؟ وقت سحر

ترسنده، ز که؟ ز خصم، خصمش که؟ پدر

دادمش دو بوسه، بر کجا؟ بر لب تر

لب بُد؟ نه، چه بُد؟ عقیق، چون بُد؟ چو شکر

ابوالعلاء شوشتری

می‌گفت به دندان بتم عقد درر

من همچو توام خوشاب و پاکیزه کهر

خندان‌خندان به زیر لب گفت : خموش

بر‌بسته دگر باشد و بر‌رسته دگر

عنصری

آمد برِ من. که؟ یار. کی؟ وقت سحر

ترسنده. ز که؟ ز خصم. خصمش که؟ پدر

دادمش دو بوسه. بر کجا؟ بر لب تر

لب بد؟ نه. چه بد؟ عقیق. چون بد؟ چو شکر

ابوسعید ابوالخیر

یا رب به دو نور دیدهٔ پیغمبر

یعنی بدو شمع دودمان حیدر

بر حال من از عین عنایت بنگر

دارم نظر آنکه نیفتم ز نظر

فرخی سیستانی

گویند گرفت یار تو یار دگر

از رشک همی گویند ای جان پدر

جانا تو به گفتگوی ایشان منگر

خر خوبیند که غرقه شد پالانگر

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه