گنجور

 
کمال خجندی

این خیمه سرداق کمال است

نقصان ز طناب او گسسته

گرد در او ز صبح تا شام

اصحاب کمال حلقه بسته

زیرا که درو مقیم قطبی است

اوتاد بگرد او نشسته

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
انوری

ای بر در بامداد پندار

فارغ چو همه خران نشسته

نامت به میان مردمان در

چون آتشی از چنار جسته

ما را فلک گزاف پیشه

[...]

مولانا

ای روز مبارک و خجسته

ما جمع و تو در میان نشسته

ای همنفس همیشه پیش آ

تا زنده شود دمی شکسته

پیغام دل است این دو سه حرف

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
سعدی

دیدم گل تازه چند دسته

بر گنبدی از گیاه رسته

امیرخسرو دهلوی

ای آرزوی دل شکسته

ما در دل تو شکسته بسته

بس دل که به دولت فراقت

از ننگ حیات باز رسته

مجروح لبت بسی ست، کس دید

[...]

مشاهدهٔ ۸ مورد هم آهنگ دیگر از امیرخسرو دهلوی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه