گنجور

 
مولانا

ای روز مبارک و خجسته

ما جمع و تو در میان نشسته

ای همنفس همیشه پیش آ

تا زنده شود دمی شکسته

پیغام دل است این دو سه حرف

بشنو سخن شکسته بسته

یک بار بگو که بنده من

کزاد شوم ز رنج و رسته

آن دست ز روی خویش برگیر

تا گل چینیم دسته دسته

یک بار دگر شکرفشان کن

طوطی نگر از قفس برسته

 
 
 
انوری

ای بر در بامداد پندار

فارغ چو همه خران نشسته

نامت به میان مردمان در

چون آتشی از چنار جسته

ما را فلک گزاف پیشه

[...]

سعدی

دیدم گل تازه چند دسته

بر گنبدی از گیاه رسته

امیرخسرو دهلوی

ای آرزوی دل شکسته

ما در دل تو شکسته بسته

بس دل که به دولت فراقت

از ننگ حیات باز رسته

مجروح لبت بسی ست، کس دید

[...]

مشاهدهٔ ۸ مورد هم آهنگ دیگر از امیرخسرو دهلوی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه