شمارهٔ ۸۶۳
شبی خواهم چو شمعش لب گزیدن
بدین قلم زبان باید بریدن
چو آن لب در خیال آرد دو چشمم
چو آب از نازکی گیرد چکیدن
ندانم اشک خونین از پی کیست
که دم بردم فتادش از دویدن
مرا چشمی گرت بینم چه باشد
به چشم خود گناهی نیست دیدن
حدیث حسن گل نازک حدیثی است
ز بلبل باید این معنی شنیدن
مگو ای باغبان بگسل از آن سرو
که حیف است از چنان سروی بریدن
کمال آن زلف دالست و خیالت
چنان دالی به انگشتان کشیدن
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...