شمارهٔ ۸۴۱
خوشا در کوی دلبر آرمیدن
گل از گلزار وصل بار چیدن
نگار خویش را در بر گرفتن
شراب وصل از لعلش چشیدن
مرا باشد دلارامی پریروی
که چون آهو بود خویش رمیدن
تمنا میکنم چون از لبش بوس
بود کارش به دندان لب گزیدن
شود شرمنده سرو از قامت او
کند در باغ چون عزم چمیدن
ولیکن بسکه می باشد دلازار
ز جورش باید از جان دل بریدن
کشیدم دوش دل در پای او گفت
کمال از جور تا کی سر کشیدن
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...