بی تو مرا خواب و خیال وصال
آن همه خوابست به چشم و خیال
جانسوی بالای نو بیدله نرفت
مرغ به بالا نرود جز به بال
حاجتم از روی نو یک دیدنست
دور محل نظرست و سؤال
بر ورق گل قلم صنع را
خوشتر از آن نقطه نیفتاد خال
سوختگان روی به آتش نهند
گر تو به جنت ننمائی جمال
جان و سر و هرچه برم پیش تو
هیچ نگری ز من الأ ملال
زلف تو خواهم به تفال گرفت
دال گرفتند مبارک به قال
الامیه گفتم غزلی تا بری
بر گذر قافیه نام کمال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شاعر به زیبایی اشتیاق و حسرت به معشوق را توصیف میکند. شاعر بیان میکند که بدون حضور معشوق حتی خواب و خیال دلدادگی نیز بیمعناست. او اشاره میکند که برای دیدن محبوبش تنها یک نگاه کافی است و این دیدار برایش اهمیت زیادی دارد. همچنین به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره کرده و میگوید که اگر معشوق نشان ندهد، سوختگان عشق همچنان به آتش عشق خود ادامه میدهند. در نهایت، شاعر در پایان به ساختار شعر و قافیه آن اشاره کرده و از غزل بهعنوان ابزاری برای بیان احساساتش یاد میکند.
هوش مصنوعی: بدون تو، نه خواب و نه فکر وصال، همه آنچه در خیال دارم، فقط یک خواب و خیال بیاساس است.
هوش مصنوعی: اگر کسی که در زندگیاش به دور از خودخواهی و بلندپروازی است، میتواند به بالاترین قلهها برسد. اما پرندهای که توانایی پرواز دارد، تنها زمانی میتواند به آسمان برود که بال داشته باشد.
هوش مصنوعی: من به یک نگاه جدید از تو نیازمندم، زیرا دور از دید تو هستم و سوالی در دل دارم.
هوش مصنوعی: بر روی گل، زیبایی و هنر به اندازهای جذاب است که هیچ نقطهای نمیتواند به زیبایی یک خال بر آن بیفزاید.
هوش مصنوعی: آنهایی که در عشق دچار درد و سوزشاند، اگر تو زیباییات را در بهشت به نمایش نگذاری، به سمت آتش خواهند رفت.
هوش مصنوعی: جان و سر و هر آنچه دارم را، پیش روی تو قرار میدهم و هیچگونه ناراحتی یا خستگی از من نمیتراود.
هوش مصنوعی: من به زلف تو نگاهی عمیق خواهم انداخت و از آن خوشحال و شادمان خواهم شد. این عمل برای من خوش یمن و خوشبختی به همراه خواهد داشت.
هوش مصنوعی: به زبان ساده میتوان گفت: من شعری سرودم تا با کلمات زیبا و قافیههای هنرمندانه، به مفهوم کمال اشاره کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مانده به یمگان به میان جبال
نیستم از عجز و نه نیز از کلال
یکسره عشاق مقال منند
در گه و بیگه به خراسان رجال
وز سخن ونامهٔ من گشت خوار
[...]
صفر کن این بُرج ز طوق هِلال
باز کن این پرده ز مُشتی خیال
إِنَّ هَوَی النَّفْسِ یَقُدُّ الْعِقال
لا یَتَهَدّیٰ وَ یَعِی ما یُقال
خاک من و توست که باد شَمال
میبردش سوی یَمین و شِمال
ما لَکَ فِی الْخَیمةِ مُسْتَلْقیاً؟
[...]
در «اوده» بخشش او تا دو سال
هیچ غم و ناله نبود از منال
مظهر حسن جمالش بجلال
مظهر وصف جلالش بکمال
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.