با منت لطف جز ستم نبود
ننگ چشمی ترا کرم نبود
چشمت از خون ما پشیمان نیست
مرحمت موجب ندم نبود
چه فرستم بر نو جان خراب
پیش تو این متاع کم نبود
با لبت شهد اگر چه شیرین است
آنچنان حلقه سوز هم نبود
گفته سوزمت بر آتش غم
گر غم روی تست غم نبود
در وقا پای ما نداشت رقیب
ناجوانمرد را قدم نبود
ننویسد فرشته جرم کمال
بر سر بیدلان قلم نبود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساس عاطفی و ظلمی است که شاعر به آن دچار شده و نارضایتی او از وضعیت عشق و روابط انسانی را به تصویر میکشد. شاعر بیان میکند که محبت و لطفی که از طرف معشوق دریافت میکند، در واقع ستمی است و او از چشمان معشوقش احساس ننگ میکند. همچنین، ابراز میکند که معشوق نه تنها از درد و رنج او پشیمان نیست، بلکه به نوعی از آن لذت میبرد. در نهایت، شاعر به بیوفایی رقبا و بیتوجهی فرشتگان اشاره میکند که به جای حمایت، او را در درد و غم رها کردهاند. شعر در کل نگاهی به عشق، درد و بیعدالتی در روابط انسانی دارد.
هوش مصنوعی: لطف و مهربانی شما چیزی جز ظلم و بدی نیست و ننگی است که چشم تو به من نگاهی ندارد.
هوش مصنوعی: چشمان تو از دیدن خون ما نگران نیست و محبت تو بدون هیچ دلیلی به ما نرسیده است.
هوش مصنوعی: چه چیزی برای تو بفرستم که جان خستهام را تسکین دهد؟ این هدیه کم ارزش نیست.
هوش مصنوعی: هرچند لبان تو شیرین و دلپذیر هستند، اما همچنان زخم و سوزش ناشی از حلقهای که در گردن داری، کمتر از آن نیست.
هوش مصنوعی: اگر غم تو را ببینم، دیگر غمی احساس نخواهم کرد. این غم را میسوزانم و با آن کنار میآیم.
هوش مصنوعی: رقیب ناجوانمرد نتوانست در برابر ما ثابت قدم بماند و از پای درآمد.
هوش مصنوعی: فرشتهها گناه و نقص بیدلان را نمینویسند؛ زیرا قلمی برای ثبت آن وجود ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر ترا دانش و درم نبود
کو ترا بود هیچ کم نبود
منعمی کندرو کرم نبود
هست ابری کش آب و نم نبود
گر ترا دانش و درم نبود
او ترا هست هیچ غم نبود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.