سرو ما را قد و بالایی خوش است
دیدن آن گل تماشایی خوش است
تا رخش بینیم گو بالا نمای
از آنکه به دیدن به بالایی خوش است
از سر ما پای او شد کوفته
کوفتن صوفی چنین پایی خوش است
سری لب چشمش اشارت می کند
کآنچه بادامی است حلوایی خوش است
از سر سوداییان خالی مباد
سایه زلفش که سودایی خوش است
کشتن ما گرچه او را آرزوست
آرزوی او تمنایی خوش است
گر رود سر هم مرو از جا کمال
پای بر جایی چنین جایی خوش است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در سرم عشق تو سودایی خوش است
در دلم شوقت تمنایی خوش است
ناله و فریاد من هر نیمشب
بر در وصلت تقاضایی خوش است
تا نپنداری که بیروی خوشت
[...]
گفتمش زلف تو مأوایی خوش است
گفت خوبان را همه جایی خوش است
گفتمش همتا ندارد قامتت
گفت چشمم نیز همتایی خوش است
گفتمش دور خوش است ایام عمر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.