گنجور

 
کمال خجندی

روی تو قبله مناجات است

دیدنت احسن العبادات است

آگه از راز آن دهان و میان

عالم السر والخفیات است

مخلصان را وصال تست خیال

مخلصی باعث خیالات است

بر بساط چمن به صد رخ گل

پیش نقش رخ تو رخ مات است

تو روانی به قد به لب جانی

زندگی بی تو از محالات است

گر بنازم کشی مکن تأخیر

که ز تأخیر بیم آفات است

زنده تر شد ز کشتن تو کمال

عاشقان را بی کرامات است

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
قوامی رازی

کردگاری که قادرالذات است

عالم السر و الخفیات است

پادشاهی که از ره عظمت

بر درش صد هزار شه مات است

هر قدم راه او تراویح است

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه