مرا زیبد به چوگان سر زلفت نظربازی
که سر در بازم و چون گوی نگریزم ز سر بازی
شکسته بسته چوگانیست گوئی زلف شبرنگت
که کس با او نیارد کرد جز باد سحر بازی
چه شیرین حقه بازست آن لب پر عشره کز مردم
دهان ننگ تو چون حقه پنهان کرد در بازی
دلا بر گردن از زلفش ترا طوق آنگهی زیبد
که در دام بلا خود را کبوتروار در بازی
به آن لب هر که بازد عشق از کشتن نیندیشد
مگس گر فکراین کردی نکردی با شکر بازی
چه آموزی به آن طره که چون فرزین فهد بندم
چو کجبازست و ریخ دارد مکن با او دگر بازی
کمال ار عشق بازی و نظر با آن دو رخ اولی
که در لعب محبت نیست خود زین خوبتر بازی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیباییهای زلف محبوبش و بازیهای عاشقانه اشاره میکند. او تشبیه میکند که زلف محبوبش مانند چوگان است که در آن سر و بازی وجود دارد. شاعر از شیرینی لبهای محبوبش حرف میزند و میگوید که کسی نمیتواند در این عشق به راحتی با او بازی کند. در ادامه، او به بلای عشق اشاره میکند و میگوید که باید خود را به بازی عشق بسپارد. در نهایت، شاعر بر این نکته تأکید میکند که در عشق و محبت، هیچ چیزی از زیباییهای محبوب بالاتر نیست و باید به خوبی این بازی را فهمید.
هوش مصنوعی: من به تماشای زیباییهای زلفت مشغولم و همچون گوی در میدان چوگان، از سر عشق و بازی، به سوی تو میرانم.
هوش مصنوعی: زلف زیبای تو به قدری جذاب و شکننده است که هیچکس جرأت نمیکند جز باد صبح با آن بازی کند.
هوش مصنوعی: لبهایی که در دلشان حقه و نیرنگ نهفته است، با همان جذابیت خود، میتوانند مردم را فریب دهند و کمکم رازهای پنهان را در بازیهای زندگی به نمایش بگذارند.
هوش مصنوعی: ای دل، بر گردنات از زلف محبوب طوقی زیبا میآویزد فقط زمانی که خود را مثل کبوتر در دام مصیبتها به بازی بگذاری.
هوش مصنوعی: هر کس که عشق را در دل دارد، به کشتن دیگران فکر نمیکند. اگر تو هم به این موضوع فکر کردهای، پس با شیرینی و خوشگذرانی بازی نکردهای.
هوش مصنوعی: چه نیازی به آموزش دادن به کسی است که مانند فرزین (جوانی شجاع) موهایش را به دور میزند؟ او مانند پرندهای آزاد و بیپرواست. پس دیگر با او بازی نکن.
هوش مصنوعی: اگر عشق و نگاه به آن دو چهره را کمال بپنداریم، باید بدانیم که در بازی محبت، هیچ چیز به این زیباتر از آن دو رو نمیباشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز برنا پیشگان آموز و رندان رسم سربازی
گرت سودای آن دارد که: عشق آن پسر بازی
جهان بر دشمنان بفروش و عشق دوستان بستان
که مقصود از جهان عشقست و باقی سر بسر بازی
حریف سیم کش باید، که در سیمین بران پیچد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.