ای مه رخسار تو مطلع صبح یقین
غاشیه کبریات شهپر روح الامین
آینه دار رخت عارض ماه تمام
تکیه گه منبرت پایه چرخ برین
سایه قد تو دید در چمن دلبری
کز سر خجلت بماند سرو سهی بر زمین
از گل رخسار تست لاله سیراب را
قطره آبی که هست بر جگر آتشین
خط جبین تو بود آنکه شدست آشکار
بر ورق کاینات نقش رسول الامین
آدم خاکی که بود پیش رو انبیا
داغ قبول تو داشت بر سر لوح جبین
شحنه حکم تو را تیر قضا در کمان
بازوی امر تو را تیغ ظفر در کمین
زیر رکاب تواند شاهسواران ملک
غاشیه داران تو کارگزاران دین
خاتم اقبال تست آنکه به مهر قبول
خشک و تر کاینات داشت بزیر نگین
بی تو کجا پی برد در حرم کبریا
صوفی پرهیزگار زاهد خلوت نشین
خاک کف پای تست دامن آخر زمان
دست تو زان برفشاند بر دو جهان آستین
مدعیان نشنوند نعت کمال ترا
لایق هر گوش نیست دانه دُر ثمین
سبحه کروبیان ورد ثنای تو باد
تا که صبح نشور بر تو کنند آفرین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آمد بانگ خروس مؤذن میخوارگان
صبح نخستین نمود روی به نظارگان
که به کتف برفکند چادر بازارگان
روی به مشرق نهاد خسرو سیارگان
باده فراز آورید چارهٔ بیچارگان
[...]
عالم جان خاص توست نوبه فرو کوب هین
گوهر دل خاک توست رد مکن ای نازنین
منتظران تواند مانده ترنجی به کف
رخش برون تاز هان، پرده برانداز، هین
کیست ز مردان که نیست تیغ تو را هم نیام؟
[...]
مرد که فردوس دید، کی نگرد خاکدان
و آنک بدریا رسید ، کی طلبد پارگین
مهره نگر، گو مباش افعیِ مردمگزای
نافه طلب، گومباش آهویِ صحرانشین
دوش مرا گفت عقل از سر رای زرین
کای پسر احباب را بر دو جهان بر گزین
جز دم ایشان مزن جز درِ ایشان مرو
جز دل ایشان مجوی جز رخِ ایشان مبین
بس ز وجود و عدم تا به کی از کیف و کم
[...]
عاقل دانا بیاب آیت سحر مبین
چشم خرد باز کن در رخ یارم ببین
مصحف حق روی اوست حبل متین موی اوست
بیخرد و گمره است هر که نداند چنین
کیش من و دین من روز جزا این بود
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.