دوش مرا گفت عقل از سر رای زرین
کای پسر احباب را بر دو جهان بر گزین
جز دم ایشان مزن جز درِ ایشان مرو
جز دل ایشان مجوی جز رخِ ایشان مبین
بس ز وجود و عدم تا به کی از کیف و کم
خیز برون نه قدم از صفتِ کفر و دین
گر قدم جان نهی در ره اخلاص شان
در قدمت آسمان پست شود چون زمین
عزم فلک باشدت مجلس ایشان طلب
خلد برین بایدت در صف ایشان نشین
جام محبت بگیر از کف ساقی بنوش
اینت شراب طهور در نظر حور عین
در طلب زندگی باز نمایی مگر
از قدح عارفان چشمه ماءِ معین
روی بگردان ز خود راهِ بقا پیش گیر
روی ندارد به حق راهِ بقا جز چنین
جان نزاری فدا در قدم دوستان
در روشِ عشق نیست مرتبه ای بیش از این
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر پیام اصلی بر انتخاب دوستان خوب و اثرگذاری آنها بر زندگی فرد تأکید میکند. شاعر به عقل اشاره میکند که به جای توجه به امور مادی، باید به دوستیهای واقعی و معنوی پرداخت. او تذکر میدهد که تنها باید در کنار دوستان خوب بود و از زیباییهای آنها الهام گرفت. همچنین اشاره میشود که برای رسیدن به حقیقت و کمال، باید دلبستگی به خود را رها کرده و در مسیر عشق و اخلاص گام برداشت. در نهایت، شاعر جان خود را فدای دوستان میکند و عشق را برتر از هر مقام و مرتبهای میداند.
هوش مصنوعی: دیشب عقل به من گفت که ای پسر، افراد با ارزش و خوب را در دو دنیا انتخاب کن و با آنها همنشینی کن.
هوش مصنوعی: جز به صدای آنها نرو، جز به در خانهشان نرو، جز دل آنها را نخواه، جز چهره آنها را نبین.
هوش مصنوعی: تا به کی از وجود و عدم و همچنین کم و کیف زندگی در تردید و شک بگذری؟ از ویژگیهای کفر و دین فاصله بگیر و یک قدم به جلو بردار.
هوش مصنوعی: اگر جانت را در مسیر صداقت و اخلاص قرار دهی، آنچنان جایگاه تو در دیدگاه آسمان بالا میرود که زمین در مقابل آن کوچک و ناچیز میشود.
هوش مصنوعی: تصمیم فلک بر این است که جمع آنها را برپا کند و برای رسیدن به بهشت برین، باید در صف آنها قرار بگیری.
هوش مصنوعی: از ساقی جام عشقی بگیر و بنوش، زیرا این شراب پاک و زلال در نظر زنان بهشتی است.
هوش مصنوعی: برای پیدا کردن زندگی باید به دنبال حقیقت باشید، شاید در نوشیدن از کاسه عارفان، به چشمه زلال و روشنی دست یابید.
هوش مصنوعی: به خود پشت کن و به مسیری که باعث ماندگاری میشود، توجه کن. برای رسیدن به حقیقت، هیچ راهی برای بقا وجود ندارد جز این که چنین عمل کنی.
هوش مصنوعی: جان من در قدم دوستان فدای عشق است و در این راه ارزش و مرتبهای بیشتر از این نمیتوان پیدا کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آمد بانگ خروس مؤذن میخوارگان
صبح نخستین نمود روی به نظارگان
که به کتف برفکند چادر بازارگان
روی به مشرق نهاد خسرو سیارگان
باده فراز آورید چارهٔ بیچارگان
[...]
عالم جان خاص توست نوبه فرو کوب هین
گوهر دل خاک توست رد مکن ای نازنین
منتظران تواند مانده ترنجی به کف
رخش برون تاز هان، پرده برانداز، هین
کیست ز مردان که نیست تیغ تو را هم نیام؟
[...]
مرد که فردوس دید، کی نگرد خاکدان
و آنک بدریا رسید ، کی طلبد پارگین
مهره نگر، گو مباش افعیِ مردمگزای
نافه طلب، گومباش آهویِ صحرانشین
ای مه رخسار تو مطلع صبح یقین
غاشیه کبریات شهپر روح الامین
آینه دار رخت عارض ماه تمام
تکیه گه منبرت پایه چرخ برین
سایه قد تو دید در چمن دلبری
[...]
عاقل دانا بیاب آیت سحر مبین
چشم خرد باز کن در رخ یارم ببین
مصحف حق روی اوست حبل متین موی اوست
بیخرد و گمره است هر که نداند چنین
کیش من و دین من روز جزا این بود
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.