کسی که خاک درِ دوست نیست افسر او
گمان مبر که بوَد ملک وصل در خور او
دلی که در خور گنجینهٔ محبّت نیست
مقرّر است که قلب است اصل گوهر او
به دور آن لب میگون دگر ملاف ای خضر
ز آب چشمهٔ حیوان که خاک بر سر او
ز جویبار بقا سروم آب خور دارد
تو ای سمن چه خوری تا شوی برابر او
گمان مبر که خیالی به هیچ باب دگر
دهد به منصب شاهی گداییِ دراو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این اشعار به موضوعات عشق و ارزش واقعی انسان اشاره دارد. شاعر میگوید که کسی که در دوستی وفادار نیست، شایستهی مقامهای بزرگ نیست. دلهایی که محبت و عشق را در خود ندارند، ارزشی ندارند. همچنین، زیبایی و خوشحالی زندگی واقعی را نمیتوان با چیزهای سطحی و گذرا بدست آورد. در نهایت، شاعر تاکید دارد که انسانهای ساده و بیمقدار نمیتوانند به مقامهای عالی برسند.
هوش مصنوعی: کسی که حتی خاک درِ دوست را هم درک نمیکند، نباید فکر کند که شایستهی مقام و مرتبهای در عشق و دوستی است.
هوش مصنوعی: دلهایی که در آنها محبت جای ندارد، مشخص است که آن دلها به اصل خود واقعیشان دست نیافتهاند. محبت، گنجینهای است که ارزش دل را تعیین میکند.
هوش مصنوعی: دور لبهای زیبا و شیرین او، مانند فرشتهای از آب زندگی مینوشد، اما غم و فراق بر او چیره شده است.
هوش مصنوعی: از جویبار حیات، آب زندگی مینوشد. تو ای گل خوشبو، چه میخوری تا به مقام او برسی؟
هوش مصنوعی: به این فکر نکن که گدایی میتواند در دیگری به مقام شاهی دست یابد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سمنبری که فسونگر شدست عبهر او
همی خلد دل من عبهر فسونگر او
اگر خلیدن و افسون نباشد از عَبهر
چرا خلنده و افسونگر است عبهر او
زعطر خویش همی بند و جادویی سازد
[...]
گر ز تنی که چگندر نمای شد سر او
ز . . . ن گنده بود گنده چگندر او
بصد مغاک بر کتانی و معیده سری
چگندر و گزری نیست کان برابر او
چو گردن شتر مست کفک نفج بود
[...]
شهی که ملک تفاخر کند به گوهر او
برید عالم غیب است رای انور او
خدایگان ملوک زمانه نصرت دین
که بوسه جای سپهرست دست وخنجر او
سر ملوک ابوبکربن محمد آنک
[...]
بدان امیر که شد شاه چرخ چاکر او
نمونه ئیست مه نو ز نعل استر او
ز تختگاه سلونی از آن علم بفراخت
که بود مملکت لو کشف مسخّر او
بحکم قاطع کشور گشای مصطفوی
[...]
محمد عربی آبروی هر دو سراست
کسی که خاک درش نیست خاک بر سر او
شنیدهام که تکلم نمود همچو مسیح
بدین حدیث لب لعل روحپرور او
که من مدینهٔ علمم، علی درست مرا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.