هوش مصنوعی: این ابیات اشاره به ارزش و جایگاه خاک دارند که به نظر میرسد نمادی از نادانی و بیخبری است. همچنین، خاک به عنوان اصلیترین عنصر ساختوساز و جایگاه انسانها، از جمله وزیران و پادشاهان، به تصویر کشیده شده است. در واقع، هر چیزی که بر روی این خاک بنا میشود، نشاندهندهی تلاش و هوش انسانهاست.
سید حسین علوی در ۱۴ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۰:۳۶ نوشته:
در درابطه با مصرع دوم از بیت اول؛ در جایی اینگونه خواندم "دست صنمی و چهره جانانی است" فکر کنم اینجوری از سنگینی و ثقیلی آن کاسته میشود. باتشکر --- پاسخ: با تشکر، نقل نسخهٔ فروغی همین است که در متن آمده (کف) جهت حفظ یکدستی نقلها دستکاری نمیکنیم.
آرش حیدری در ۱۱ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۰۴ نوشته:
بـــه تغییر دوران هــا اشاره دارد و اینکه از سلاطین و زیبا رویان جز مشتی خـــاک چیزی نمانده است و نـــاپایداری گیتی و زندگی بیهوده اشاره دارد که شاید یادی از گذشتگان نهایت توجه مــا به دوران و زندگی پر تلاطم آن هــا بوده که این معنـــای ظاهـــری شعر را در بر گرفته و پیماش شعـــر در پسِ افکـــار شـــاعر نشات گـــرفته از عیث شمــردن روحِ زندگی و بی توجهـــی به زندگانی مــادی بوده و جنانچه از شعر بر می آید در حالت اندوه غمگســاری سروده شده است
حبیب شاکر در ۲ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۳۷ پاسخ داده:
به نام خدا و باسلام.خلاصه اینکه جناب خیام بما میگوید که این خاکی که به صور مختلف مابا آن مواجهه داریم.مثل زمین که زیر پای ما است یا دیوار خانه که مأمن و مسکن ماست و... همه اینها از اعضا و جوارح انسانهای قبل از ماست که روزگاری برای خودشان کسی بوده اند.پس ما هم نباید فراموش کنیم که این ،سرنوشت و سرانجام ما نیز خواهد بود.
پیمان اولادی در ۲ سال قبل، یکشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۱۷ نوشته:
کف
[ کَ ] (اِ) سیاهی بود که مشاطگان بر ابروی زنان کنند. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص ۲۴۸). چیزی باشد که مشاطگان بر ابروی عروس مالند. (برهان). سیاهی که مشاطگان بر ابروی زنان مالند. (فرهنگ رشیدی) (از فرهنگ اوبهی). کحل. (از حاشیهٔ المعرب جوالیقی ص ۲۶۳): کف بنشاند و غازه کند و وسمه کشد آبگینه زند آنجا که درشتی خار است. مجیر غیاثی (از لغت فرس اسدی چ اقبال ص ۲۴۸). همان اژدها کان ز کوه کشف برون آمد و کرد گیتی چو کف. اسدی (از فرهنگ رشیدی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این ابیات اشاره به ارزش و جایگاه خاک دارند که به نظر میرسد نمادی از نادانی و بیخبری است. همچنین، خاک به عنوان اصلیترین عنصر ساختوساز و جایگاه انسانها، از جمله وزیران و پادشاهان، به تصویر کشیده شده است. در واقع، هر چیزی که بر روی این خاک بنا میشود، نشاندهندهی تلاش و هوش انسانهاست.
خاکی که در زیر پای حتی هر انسان بی خبری وجود دارد، [اثر از گذشتگان دارد؛ چونکه عناصر بدن ما در نهایت به خاک تبدیل خواهند شد.]
[اجزا و عناصر جهان در چرخه ای قرار دارند و این قائده از ارزشمندترین اجسام و انسانها نیز جدا نیست.]
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
هر خاک که زیرِ پایِ هر نادانی است
زُلفینِ بُتی و عارض جانانی است
هر خشت که بر کنگرۀ ایوانی است
انگشتِ وزیری و سرِ سلطانی است
چندان که نگاه میکنم حیرانی است
سرگشتگی و بی سر و بی سامانی است
در بادیهای که دانشش نادانی است
گردون را بین که جمله سرگردانی است
درمان غمت امید بی درمانی است
راه طلبت بی سر و بی سامانی است
سرمایهٔ جمله پای داران ارزد
آن سر که در او مایهٔ سرگردانی است
عمر تو خس و، زر آتش سوزانی است
افزونی هر درم از آن، نقصانی است
برباد رود ز مال این عمر عزیز
در خوردن رشته هر دری دندانی است
بهار عمر و نوروز جوانی است
دریغا قحط سال شادمانی است
دلی دارم که هیچش یاد من نیست
ز بس مشغول غمهای نهانی است
ز فیض عشق شیرین کوهکن را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۹ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.