گنجور

 
خالد نقشبندی

ای از گل رخسارت خون خورده گل مینو

با قد تو تا یک مو فرقی نبود یک مو

این شمع شب تار است یا پرتو رخسار است؟

این نافه تاتار است یا رایحه گیسو

برجیس مبدل شد با مهر جهان‌آرا

یا حور رخ جانان مقرون به خم ابرو

از غمزه خونریزت دل ریش بود، جان هم

چون نرگس فتانت کی دیده کسی جادو؟

یاقوت بود لعلت مرجان مرا یاقوت؟

در دایره ناسوت، نبود چو لبت دلجو

در بردن دل هاروت کی می‌شمرد ماروت؟

گیرد به نگه چشمت بر آهو دوصد آهو

گویند مگو با کس چندین سخن عشقش

کی گنج نهان گردد در دستگه هندو؟

گرچه سخن خالد خالی ز بلاغت نیست

لیکن نبود او را ذوق سخن خواجو

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مولانا

هم آگه و هم ناگه مهمان من آمد او

دل گفت که کی آمد جان گفت مه مه رو

او آمد در خانه ما جمله چو دیوانه

اندر طلب آن مه رفته به میان کو

او نعره زنان گشته از خانه که این جایم

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
حافظ

ای در چمن خوبی رویت چو گل خودرو

چین شکن زلفت چون نافهٔ چین خوش بو

ماه است رخت یا روز؟ مشک است خطت یا شب؟

سیم است برت یا عاج؟ سنگ است دلت یا رو؟

لعلت به در دندان بشکست لب پسته

[...]

نسیمی

در عشق تو ای مهرو! عاشق چو منی کوکو؟

تا بر سر ویرانها چون کوف زند «کو کو»

سوزد به غمت، سازد، در راه تو جان بازد

وانگه نظر اندازد بر روی تو از شش سو

ای غیرت ماه و خور، بردار نقاب از رخ

[...]

سلیم تهرانی

بسته کمر کینم، از قبضه کمان او

در کشتن من تیغش، افتاده به یک پهلو

چون سرو سوی مسجد آمد به نماز، اما

می خورده و چون غنچه آید ز دهانش بو

بیماری چشمش را تعویذ چو بنویسند

[...]

واعظ قزوینی

شاهنشه دین پرور، دارای سلیمان فر

آنکو بودش بر در، پیوسته شهان را رو

گردیده ز بس کوته، دست ستم از بیمش

بر خویش صبا لرزد، از گل چو ستاند بو

جودش ز جهان از بس، آیین طلب افگند

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه