ماه من مشک سیه در دامن گل می کند
سایبان آفتاب از شاخ سنبل می کند
گرچه از روی خرد دور تسلسل باطلست
خطّ سبزش حکم بر دور تسلسل می کند
هرگز از جام می لعلش نمی باشد خمار
می پرستی کو ببادامش تنقّل می کند
راستی را شاخ عرعر می درفشد همچو بید
کان سهی سرو روان میل تمایل می کند
جادوی چشمش قلم در سحر بابل می کشد
سبزی خطّش سزا در دامن گل می کند
آنک ما را می تواند سوختن درمان ما
می تواند ساختن لیکن تغافل می کند
گفت اگر کام دلت باید ز وصلم جان بده
می دهم گر لعل جان بخشش تقبّل می کند
در برم دل همچو مهر از تاب لرزان می شود
چون فراق آن مه تابان تحمّل می کند
نرگسش گوید که فرض عین باشد قتل تو
جان برشوة می دهم گر این تفضّل می کند
ای گل ار برگ نوای بلبل مستت بود
باد پندار ار صبا انکار بلبل می کند
گر ندارد با دل سرگشته ی خواجو نزاع
هندوی زلفش چرا بروی تطاول می کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تاج دین و دولت ای صدری که گرد موکبت
دیده افلاک و انجم را مکحل میکند
کلک دولتپرورت روحالامینی دیگر است
لاجرم هردم هزاران وحی منزل میکند
لفظ معنی پرورت گر آسمان داد نیست
[...]
باز پیک عاشقان فرّاشی گل می کند
بلبل از سودای گل فریاد و غلغل می کند
چشم صاحبدل نظر چون بر رخ گل میکند
از جمال گل قیاس حال بلبل میکند
هر کرا چون کوهکن بار غم از شیرینلبی است
لاجرم گر کوه غم باشد تحمل میکند
پاکبازان از صفا آیینهاند و مدعی
[...]
در دل من گر دمی آن ماه منزل میکند
تا رود بیرون هزاران رخنه در دل میکند
میکشم زان تند خو گر صد تغافل میکند
دیگری باشد کجا چندین تحمل میکند
میکند فریاد بلبل از کمال شوق باد
غنچه گویا خندهای در کار بلبل میکند
بر رخ چون زر سرشک همچو سیمم دید و گفت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.