گنجور

 
خواجوی کرمانی

گرچه کاری چو عشقبازی نیست

بگذر از وی که جای بازی نیست

بحقیقت بدان که قصه عشق

پیش صاحبدلان مجازی نیست

چون نواهای دلکش عشاق

هیچ دستان بدلنوازی نیست

ملک محمودی از کجا یابی

اگرت سیرت ایازی نیست

توسن طبع را عنان درکش

که روانی به تیز تازی نیست

شمع را زان زبان برند که او

عادتش جز زبان درازی نیست

باده ی صاف کو که صوفی را

جامه بی جام می نمازی نیست

دل دستانسرای مستانرا

پرده سوزی به پرده سازی نیست

خیز خواجو که نزد مشتاقان

مهر ورزی بمهره بازی نیست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سنایی

آخر این علم کار بازی نیست

علم دین پارسی و تازی نیست

اوحدی

کار این سلطنت مجازی نیست

باز دان این، که کار بازی نیست

مشاهدهٔ ۵ مورد هم آهنگ دیگر از اوحدی
شاه نعمت‌الله ولی

عشق بازیست عشقبازی نیست

عشقبازی به عشوه سازی نیست

عشق دارد حقیقتی دیگر

حالت عاشقان مجازی نیست

ساز ما ناله ایست دل سوزی

[...]

حسین خوارزمی

عشقبازی طریق بازی نیست

بجز از سوز و جان گدازی نیست

خرقه کانرا بخون نمی شویند

در ره عاشقی نمازی نیست

هر کرا عاقبت نشد محمود

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه