ای عماد الدین ای صدر زمان
هر زمان صدری تو را خاک در است
چرخ نعمان دوم خواندت و گفت
نعل یحموم توام تاج سر است
من که آتش سرم و باد کلاه
خاک درگاه توام آبخور است
مهر تب یافتم از خدمت تو
زان تبم رفت و عرض برگذر است
قحط جان میبری و قحط کرم
ور تو گوئی ز دو مرسل اثر است
پس ازین نام تو بر خاتم دهر
صدر عیسی دم یوسف نظر است
دیدهای هفت نهان خانهٔ چرخ
که در آن خانه چه ماده چه نر است
هم ببین خانهٔ خاقانی را
که در این خانه چه خشک و چه تر است
رنجهای تا به رخت چاشت خورم
که فلک بر دل من چاشت خور است
برگ مهمانی تو ساختهام
گرچه بس ساختهٔ مختصر است
قدری کوفته و بریان هست
لیک پالودهٔ تر بیشتر است
چیست پالوده سرشک تر من
کوفته سینه و بریان جگر است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش عماد الدین، یک شخصیت برجسته زمانه، میپردازد. شاعر از مقام و بزرگی او سخن میگوید و او را به عنوان صدر و رهبر زمانه خود معرفی میکند. او به شدت تحت تأثیر عماد الدین قرار دارد و به زیباییهای شخصیت و آثار او اشاره میکند. شاعر از عشق و ارادت خود به او میگوید و برایش آرزوهای بلندی دارد. در ادامه، شاعر با بهرهگیری از تشبیهات و تصاویر زیبا، خود را در حال تهیه ضیافت برای عماد الدین توصیف میکند و ویژگیهای خوراکیها را با احساسات و عواطفش در ارتباط میسازد. این شعر ترکیبی از عشق، احترام و ارادت به شخصیتی بزرگ است.
هوش مصنوعی: ای عماد الدین، تو بهترین و برجستهترین فرد در هر زمان هستی و زمین به خاطر تو همچون فرشی از خاک زیر پاهایت است.
هوش مصنوعی: چرخ نعمان به تو لقب داد و گفت که نعل یحموم بر سجدهگاهت تاج سر من است.
هوش مصنوعی: من مانند آتش هستم و به باد کلاه که بر سر دارم، اشاره میکنم که در برابر درگاه تو، تنها آرامش و سیراب شدنم وابسته به توست.
هوش مصنوعی: از محبت و خدمت تو، حالتی شگفت و شیرین در من پدید آمد که آن حس شوق و گرما، حالا دیگر برطرف شده و هر چه دارم در این مسیر به سوی توست.
هوش مصنوعی: اگر جان تو کم است و بخشش هم نیست، به نظر میرسد که تو تحت تأثیر دو پیامآور قرار گرفتهای.
هوش مصنوعی: از این پس، نام تو بر نشان ابدیت خواهد درخشید، همانطور که صورت عیسی و زیبایی یوسف توجه همگان را به خود جلب میکند.
هوش مصنوعی: آیا تا به حال به هفت مکان پنهانی در آسمان نگاه کردهای که در هر یک از آنها نه ماده وجود دارد و نه نر؟
هوش مصنوعی: به خانهٔ خاقانی نگاهی بینداز که در آن چه چیزهای خشک وجود دارد و چه چیزهایی تر.
هوش مصنوعی: من برای دیدن روی تو و برقراری دلخوشی با تو، زحمت بسیاری میکشم، زیرا زمانه بر دل من غم و ناراحتی میگذارد.
هوش مصنوعی: من به خاطر تو مهمانیای برگزار کردهام، هرچند که این مهمانی بسیار ساده و مختصر است.
هوش مصنوعی: کمی غم و درد وجود دارد، اما خوشی و شادی بیشتر از آن حس میشود.
هوش مصنوعی: درد و رنجی که در دل دارم، مانند اندوهی است که بر سینم سنگینی میکند و جگرم را میسوزاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به خدایی که ره معرفتش
روز و شب مالک عالم نظر است
در ره او خرد از غول اضلال
با ثبات قدمش در نظر است
چرخ بر درگه او پشت خم است
[...]
هر کجا شاه جهانرا سفر است
فتح بر فتح و ظفر بر ظفر است
ظفر و فتح شهنشاه جهان
از جهان داور پیروزگر است
خسرو مشرق و چین شمس الملک
[...]
آن دهان نیست که تنگ شکر است
وان میان نیست که مویی دگر است
زان تنم شد چو میانت باریک
کز دهان تو دلم تنگتر است
به دهان و به میانت ماند
[...]
گفتمش روی تو جانا قمر است
گفت بالله ز قمر خوبتر است
گفتمش زلف تو آشفته چراست
گفت سرگشتهٔ دور قمر است
گفتمش نوش لبت چیست بگو
[...]
قیمت مرد نه از سیم و زر است
قیمت مرد به قدر هنر است
ای بسا بنده که از کسب هنر
قدرش از خواجه بسی بیشتر است
وی بسا خواجه که از بی هنری
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.