خستهام نیک از بد ایام خویش
طیرهام بر طالع پدرام خویش
از سپیدی کار طالع بخت را
بس سیه بینم زبان و کام خویش
دل سبوی غم تهی بر من کند
من ز خون دل کنم پر جام خویش
دل هم از من دوستگیر است ای عجب
بر زبان غم دهد پیغام خویش
من به دندان گوشهٔ دل چون خورم
کو چنان در گوشه دید آرام خویش
دل نه پیکان است، هم خون است و گوشت
گوشت نتوان خوردن از اندام خویش
آسمان هردم کشد وانگه دهد
کشتگان را طعمهٔ اجرام خویش
کلبهٔ قصاب چند آرد برون
سرخ زنبوران خون آشام خویش
وام بستانم دهم خواهنده را
پس ز گنج غیب بدهم وام خویش
سایلان از من چنین خوشدل روند
من چنین ناخوشدل از ایام خویش
سایل ار خرم شود زاکرام من
من شوم خرمتر از اکرام خویش
از برای شادی سائل به رنگ
زعفران سازم رخ زرفام خویش
دانگی از خود باز گیرم بهر قوت
پس دهم دیناری از انعام خویش
کام من بالله که ناکام من است
تا به ناکامی برآرم کام خویش
دست همت بس فراخ آمد مرا
پای همت تنگ دارم گام خویش
او به نسبت خوانده خاقانی مرا
من کنم خاقان همت نام خویش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساس خستگی و ناامیدی خود از وضعیت زندگی و سرنوشت صحبت میکند. او از بخت بد و روزهای سختی که میگذراند، شکایت دارد و دلش پر از غم است. او به تضاد میان رویاهای خود و واقعیت تلخ زندگی اشاره میکند و میگوید که دلش تحت فشار غم و اندوه قرار دارد. در عین حال، شاعر برای دیگران تلاش میکند تا خوشحال باشند و خود را شاد نشان دهد، اما در درونش احساس ناخوشایندی را تجربه میکند. او به وضعیت خود به عنوان فردی با همت و تلاش اشاره میکند، اما در عین حال، به محدودیتهایش نیز اعتراف میکند. به طور کلی، این شعر منعکس کننده تضاد بین احساسات درونی و ظاهر اجتماعی شاعر است.
هوش مصنوعی: من از روزهای بدی که سپری کردهام خستهام و از سرنوشت ناگوار پدرم نیز ناامید و دلbroken شدهام.
هوش مصنوعی: از روشنایی و خوشحالی که در زندگی انتظار داشتم، در عوض تنها تیرهروزی و ناامیدی میبینم و این احساس بد را نه تنها در کلام، بلکه در دل خود نیز حس میکنم.
هوش مصنوعی: دل من از غم خالی میشود و مانند سبو، به خاطر دردهایی که دارم، پر از خون میشود.
هوش مصنوعی: دل من نیز به دنبال محبت است، اما جالب اینجاست که غم و اندوه پیام خودش را از طریق زبان بیان میکند.
هوش مصنوعی: من در دل خود چنان دردی دارم که وقتی یاد آن را میکنم، آرامش را در گوشهٔ وجودم احساس میکنم.
هوش مصنوعی: دل مانند پیکان نیست که جدا از وجود انسان باشد، بلکه بخشی از وجود اوست و نمیتوان از خود دل چیزی جدا کرد. دل احساسات و عواطف ما را در بر میگیرد و نمیتوان آن را از سایر جنبههای وجودی خود جدا دانست.
هوش مصنوعی: آسمان هر لحظه کشتهها را به خود میکشد و سپس آنها را به خوراک اجسام و چیزهای دیگر تبدیل میکند.
هوش مصنوعی: در کلبهٔ قصاب، چند تا زنبور خونآشام به رنگ سرخ وجود دارد که به بیرون آمدهاند.
هوش مصنوعی: من از گنج پنهانی که دارم، به کسی که نیازمند است وام میدهم و بعد آن را به خودم برمیگردانم.
هوش مصنوعی: سکوتکنندگان با من دلخوش هستند، اما من از روزگار خود دلخوش نیستم.
هوش مصنوعی: اگر کسی به من احترام بگذارد و خوشحال شود، من نیز خوشحالتر از احترامی که به او گذاشتهام میشوم.
هوش مصنوعی: برای خوشحالی درخواستکننده، چهرهام را به رنگ زعفران در میآورم.
هوش مصنوعی: من از خودم کم میکنم تا قدرتی برای ادامه داشته باشم، پس به دیگران از بخششهایم کمک میکنم.
هوش مصنوعی: خواسته من به خداوند است که ناکام ماندهام، تا زمانی که به ناامیدیام، به آرزوی خود برسم.
هوش مصنوعی: دست ارادهام خیلی قوی و توانمند است، اما قدمهای من محدود و محتاط هستند.
هوش مصنوعی: او به من نسبت خاقانی داده است و من هم نام خویش را خاقان قرار میدهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مسکل از پیغامبر ایام خویش
تکیه کم کن بر فن و بر کام خویش
آنکه غالب شد پرید از دام خویش
در حریم قدس کرد آرام خویش
جز سوی خوان تو ننهم گام خویش
تا ازین پالوده گیرم کام خویش
از غمی کی تلخ سازم کام خویش
تلخ بگذارم به خود ایام خویش
نی ز تقلید نیا و مام خویش
داخل اسلام کرده نام خویش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.