دلم ز راه هوای تو بر نمیگردد
هوای تو ز دلم زاستر نمیگردد
بدل مجوی که بر تو بدل نمیجویم
دگر مشو که غم تو دگر نمیگردد
اثر نماند ز من در غم تو این عجب است
که در دل تو ازین غم اثر نمیگردد
بد است کار من از فرقت تو وین بد را
هزار شکر کنم چون بتر نمیگردد
به زر شدی همه کارم ز وصل تو چون زر
ز بیزری است که کارم چو زر نمیگردد
مرا ز بخت خود است این و خود عجب دارم
اگر جهان به چنین بخت برنمیگردد
اگرچه آب فراقت ز فرق من بگذشت
دلم خوش است که کعب تو تر نمیگردد
کدام روز که پیش در تو خاقانی
شهیدوار به خونابه در نمیگردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز میپرستی خود لاله برنمیگردد
شب سیاه درونان سحر نمیگردد
دمید خط و دل سخت یار نرم نشد
ز دود، دیده، آیینه تر نمیگردد
دلیل راحت ملک عدم همین کافی است
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.