شهری به فتنه شد که فلانی از آن ماست
ما عشق باز صادق و او عشق دان ماست
آنجا که دست ماست درو حلقه زان اوست
وانجا که پای اوست سر و سجده زان ماست
هر دل که زیر سایهٔ زلفش نشان دهند
مرغی است پر بریده که از آشیان ماست
تا بر درش به داغ سگی نامزد شدیم
گردون درم خرید سگ پاسبان ماست
با ترک تاز شحنهٔ عشقش میان جان
سلطان عقل هندوی جان بر میان ماست
پیغام دادمش که نشانی بدان نشان
کز گاز بر کنارهٔ لعلت نشان ماست
مگذار کاتشی شده بر جان ما زند
این هجر کافر تو که آفت رسان ماست
هم خود ز روی لطف جوابم نوشت و گفت
خاقانیا مترس که جان تو جان ماست
ما طفل وار سر زده و مرده مادریم
اقبال پهلوان عجم دایگان ماست
ما بیدقیم و مات عری گشته شاه ما
میر اجل نظارهٔ احوال دان ماست
شروان و بای ظلم گرفته است و قحط عدل
انصاف تاج بخش کیان میزبان ماست
عادل همام دولت و دین مرزبان ملک
کز عدل او مبشر مهدی زمان ماست
دین لاف زد زمانک اسفاهدار گفت
دولت زبان گشاد که این مرزبان ماست
دولت به گوش عزم تو این رمز گفته است
کاندر رکاب تو ملکان هم عنان ماست
اسلام فخر کرد به دور همام و گفت
ملت درست پهلو ازین پهلوان ماست
نازند روشنان فلک در قران سعد
کاین سعدها ز مهتر صاحب قران ماست
لافند مادران گهر در مزاج صلح
کاین صلح ما ز میر سپهر آستان ماست
تا میر حاجب افسر حجاب روزگار
برداشت آن حجاب که بند روان ماست
ما زله خوار مائدهٔ میر حاجبیم
نعمان روزگار طفیلی خوان ماست
از مدحتش که زنده کن دوستان اوست
تا نفخ صور صور دوم در دهان ماست
خصم ار بزرجمهری یا فسردگی کند
تایید میر باد که حرز امان ماست
ما را چه باک مزدک و بیم بزرجمهر
چون کیقباد قادر و نوشین روان ماست
ما کاروان گنج روان را روان کنیم
کاقبال میر بدرقهٔ کاروان ماست
بخت همام گفت که ما را همای دان
کز مغز کرکسان فلک استخوان ماست
رمح همام گفت که عنقا ز زخم ما
بریان شود که بابزن او سنان ماست
تیغ همام گفت که ما اعجمی تنیم
در معرکه زبان ظفر ترجمان ماست
تیز همام گفت که ما اژدها سریم
تا طاق گنج خانهٔ نصرت کمان ماست
رخش همام گفت که ما باد صرصریم
مفلوج گشته کوه ز زور و توان ماست
گرز همام گفت که ما کوه آهنیم
نقرس گرفته باد ز زخم گران ماست
عدل همام گفت که ما حرز امتیم
ما در ضمان خلق و خدا در ضمان ماست
رای همام گفت که ما حصن دولتیم
کز هشت چشم چار ملک دیده بان ماست
دست همام گفت که ما ابر رحمتیم
همت محیط ما و سخا آسمان ماست
آن بلبل همای فر زاغ فرق بین
کو خاص گلستان خواص بنان ماست
روز و شب است ابلق دو رنگ و گفتهاند
کز نام پهلوان عجم داغ ران ماست
پرز پلاس آخور خاص همام دین
دستارچهٔ معنبر و برگستوان ماست
کیخسرو است شاه و همام است زال زر
مهلان او تهمتن توران ستان ماست
ما امتیم و شاه رسول است و او عمر
فرزند او که فرخ علی کامران ماست
ای مرزبان کشور پنجم که درگهت
هفتم سپهر ما نه که هشتم جنان ماست
بعد از هزار دور تو را یافت چرخ و گفت
پیرانه سر وجود تو بخت جوان ماست
از خاک درگهت به مکانی رسیدهایم
کامروز عرش را همه رشک از مکان ماست
گر جان ما به مرگ منوچهر غم زده است
تو دیر زی که دولت تو غم نشان ماست
گر معتقدتر از تو شنیدیم هیچ میر
پس اعتقاد رافضیان رسم و سان ماست
گر شیردل از تو شناسیم هیچ مرد
مندیل حیض سگ صفتان طیلسان ماست
محمود همتی تو و ما مدح خوان تو
شاید که جان عنصری اشعار خوان ماست
مداح توست و مخلص توست و مرید توست
تا طبع ما و سینهٔ ما و روان ماست
هر چند این قصیده گواهی است راست گوی
بر دعوی وفاق تو کاندر نهان ماست
اخلاص و صدق و منقبه داریم و خود نداشت
غدر و نفاق و منقصه تا خاندان ماست
ما را گمان فتد که بمانی هزار سال
معلوم صد هزار یقین در گمان ماست
نوروز را به خدمت صدرت مبارکی است
وز مدحتت مبارکی دودمان ماست
منشور حاجبی و امیریت تازه گشت
وین تازگی ز بهر صلاح جهان ماست
گوئیم جاودانت بقاباد و این دعاست
آمین پس از دعا مدد جاودان ماست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در وصف عشق و محبت به شخصیتی بزرگ و محترم نوشته شده است. شاعر عشق خود را نسبت به این فرد بیان میکند و نشان میدهد که این عشق نه تنها شخصی، بلکه تأثیرات عمیقی بر جامعه و کشور دارد. او به ویژگیهای مثبت و برکتهای این شخصیت اشاره میکند و او را به عنوان نیکوترین مرزبان و پشتیبان حق و عدالت معرفی میکند. شاعر به عمق محبت و ارادت خود تأکید میکند و در نهایت از خداوند درخواست میکند که این شخصیت را در پناه خود نگاه دارد و به او عمر طولانی عطا کند. این شعر نشاندهنده پیوند عمیق عشق، مدح و قدرت معنوی است.
هوش مصنوعی: شهر دچار آشوب و جنگ شده، زیرا شخصی که به او اشاره میشود، در آنجا قرار دارد. ما عاشق صداقت و راستگویی هستیم، در حالی که او به فهم عشق و عواطف پرداخته است.
هوش مصنوعی: در آنجا که ما کنترل و اختیار داریم، ما در واقع در چنگال او هستیم و در جایی که او قدرت و تسلط دارد، ما به او تسلیم هستیم و در برابر او به نماز و عبادت میایستیم.
هوش مصنوعی: هر قلبی که در سایهٔ موهای او جا بگیرد، شبیه پرندهای است که بالهایش بریده شده و از خانهاش دور افتاده است.
هوش مصنوعی: ما در مقابل در خانهاش به اندازهی علاقهمندی یک سگ برای گرفتن پاسخ، انتظار کشیدیم، اما دنیا برای ما همچون یک دروازهبان عمل کرد و ما را بهحساب نیاورد.
هوش مصنوعی: عشق او همچون شتاب و حرکت یک اسب تندرو، در دل و وجود ما جریان دارد و بر همه چیز حاکم است. این احساس قوی باعث میشود تا عقل و دانش نیز در برابرش تضعیف شوند.
هوش مصنوعی: پیام فرستادم که آدرس آن نشانی را بگو، زیرا از طرف لبهای زیبا و سرخ تو نشانهای از ماست.
هوش مصنوعی: این شعر به سختی و درد جدایی اشاره دارد. شاعر نگران است که جدایی از محبوبش، مانند آتش سوزان، بر جانش آسیب بزند. او از این وضعیت رنج میبرد و میخواهد که این هجران، که او آن را کافر و آسیبزا میداند، به او لطمه نزند.
هوش مصنوعی: او با مهربانی به من پاسخ داد و گفت: "ای خاقانی، نگران نباش که زندگی تو، زندگی ماست."
هوش مصنوعی: ما همچون کودکان سرزده و بیدفاع هستیم و مادرم، اقبال سرنوشتساز ماست که همانند یک پرستار دلسوز، ما را به سمت بزرگی و پهلوانی هدایت میکند.
هوش مصنوعی: ما در حقیقت مهرههای بیارزشی هستیم و قدرت ما در دستان شاهی است که خود برهنه و ناتوان گشته. سرنوشت ما وابسته به نظارهگر مرگ است که شرایط و اوضاع ما را میبیند.
هوش مصنوعی: شروان و بای به دلیل ظلم و بیعدالتی گرفتار شدهاند و در این وضعیت، کسی که میتواند به ما کمک کند و عدالت و انصاف را برقرار کند، همان تاجدار و میزبان ما است.
هوش مصنوعی: عادل، همتای دولت و دین، نگهبان سرزمین است که به دلیل عدل و انصافش، مهدی زمان ما را بشارت میدهد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به بیان قدرت و عظمت یک مرزبان میپردازد که در لحظهای خاص به نبرد برخاسته و خود را به عنوان پشتوانهای برای دین و ملت معرفی میکند. او با افتخار اعلام میکند که این مرزبان، نمایندهای از دولت و نهادهای حاکم است که میتواند با صداقت و اراده قوی در مقابل دشمنان ایستادگی کند.
هوش مصنوعی: رفتار و اراده تو باعث شده که قدرت و ثروت در دست تو باشد، چون در کنار تو، پادشاهان دیگر هم به تو وابستهاند و به تو احترام میگذارند.
هوش مصنوعی: اسلام به خود بالید و گفت که ملت ما به خاطر وجود همام، این پهلوان بزرگ، به درستی بر یکدیگر متحد است.
هوش مصنوعی: روشنیهای آسمان در روزگار خوشی به دنیا میآیند، زیرا این خوشبختیها از سرور و پیشوای ما نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: مادران برای جواهرات خود به ما افتخار میکنند و در مورد صلح میگویند، زیرا این صلح از منزلت و عظمت ما در دنیای پرمنازعه است.
هوش مصنوعی: زمانی که میر حاجب، سرپرست حجاب، پوشش روزگار را کنار زد، آن حجاب از بین رفت که باعث محدودیت روح و روان ما بود.
هوش مصنوعی: ما در زندگیامان از نعمتهای سفرهٔ میر حاجب بهرهمند هستیم و در واقع روزگار ما بر اثر پذیرایی و محبت او شکل میگیرد.
هوش مصنوعی: دوستان او به وسیله ستایش و مدحش زنده میشوند، زیرا ما هنوز منتظر نفخ صور دوم هستیم که در واقع دبیرت تغییرات اساسی در جهان خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر دشمن با بزرگی و قدرت، یا با خشم و غضب به ما حمله کند، تأیید و پشتیبانی ما میباشد که ما را در امان نگه میدارد.
هوش مصنوعی: ما چه نگرانی از مزدک و بیم بزرجمهر داریم، چون ما همچون کیقباد قدرتمند و نوشین روان هستیم.
هوش مصنوعی: ما گروهی از گنجینههای سرشار را به راه میاندازیم و حرکت میدهیم، چرا که سرنوشت و مقدر ما، ما را همراهی میکند و ما را در این سفر هدایت میکند.
هوش مصنوعی: بخت همام بیان میکند که ما نیز در میان بزرگانی چون همای قرار داریم، زیرا اصل و ریشه ما از مواد و عناصر آسمانی است که به ما ارزش و سرنوشت میبخشد.
هوش مصنوعی: پرندگان نیزههایمان را با خونی که از زخمهایمان میچکد، جلا میزنند.
هوش مصنوعی: تیغ همام اظهار میدارد که ما از قوم عجمی هستیم و در میدان نبرد، زبان پیروزی، نماینده ماست.
هوش مصنوعی: تیز همام بیان میکند که ما همچون اژدها قوی و مهارت داریم و به همین خاطر، به راحتی میتوانیم به هدفهایمان دست یابیم، که یکی از آنها دستیابی به گنج و موفقیت است.
هوش مصنوعی: اسب همام میگوید که ما مانند باد صرصر، توانایی و قدرتی داریم که کوهها را تحت تاثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: همه ما مانند کوهی از آهن هستیم که زخمهای سنگینی داریم و این زخمها، ما را تحت تأثیر قرار داده است.
هوش مصنوعی: عدل همام بیان میکند که ما حافظ و نگهبان این امت هستیم و مردم در حمایت و حفاظت ما قرار دارند، در حالی که خداوند نیز بر ما نظارت دارد و ما تحت حمایت او هستیم.
هوش مصنوعی: همام بیان میکند که ما به مانند دژی محکم در برابر دولت و حکومت هستیم و از چهار پادشاه که هشت چشم دارند و به ما نظارت میکنند، حفاظت میشویم.
هوش مصنوعی: دست همام گفت که ما مانند ابرهای رحمت هستیم؛ اراده و تلاش ما همچون فضایی وسیع است و سخاوت ما به اندازه آسمان است.
هوش مصنوعی: آن بلبل زیبا و خوش آواز، که از مرغ سیاه فرق دارد، تنها به خاطر ویژگیهای خاص خود در باغ گلستان شناخته میشود.
هوش مصنوعی: روز و شب به مانند دو رنگ در هم آمیختهاند و گفتهاند که نشانهای از نام یک پهلوان ایرانی بر تن این داغ نمایان است.
هوش مصنوعی: خوشبختی و نیکبختی در زوایای عالم ماست. ما به آداب و رسوم دینی خود اهمیت میدهیم و این نشاندهنده پیوند ما با معنویت و فرهنگ است.
هوش مصنوعی: کیخسرو، شاهی بزرگ و با شکوه است و زال، پدر او نیز با افتخار و شجاعت شناخته میشود. او، تهمتن، کسی است که به همراهی با سرزمینهای دوردست و مقاومت در برابر دشمنان، معروف هست.
هوش مصنوعی: ما یک امت هستیم و پیامبر ما پادشاه است، و او عمر (علی) فرزند اوست که خوشبختی و کامیابی برای ما به ارمغان آورده است.
هوش مصنوعی: ای نگهبان سرزمین پنجم، که مکان تو هفتمین آسمان ماست، نه تنها بهشت هشتم ماست.
هوش مصنوعی: پس از آنکه هزار بار گردشی انجام شد، سرنوشت تو را پیدا کرد و به تو گفت: در حالی که پیر و سالخورده هستی، وجود تو امید و بخت جوان ماست.
هوش مصنوعی: ما از خاک پایگاه تو به جایی رسیدهایم که امروز عرش (بهشت) نیز به خاطر مکان ما حسرت میخورد.
هوش مصنوعی: اگر روح ما به خاطر مرگ منوچهر ناراحت است، تو دیر میکنی، زیرا خوشبختی تو نشاندهنده غم ماست.
هوش مصنوعی: اگر ما از کسانی شنیدهایم که به اعتقادات خود بیشتر از تو پایبند هستند، پس نشان میدهد که اعتقاد رافضیان (شیعیان) در واقع روش و طرز تفکر ماست.
هوش مصنوعی: اگر دل شیرین را از تو بشناسیم، پس هیچ مردی به اندازه ما خوب نیست، چون ما لباس زیبایی داریم که فقط به افراد شجاع میآید.
هوش مصنوعی: محمود، توانایی تو و ما به توصیف و ستایش تو بستگی دارد، شاید روح خلاق ما با خواندن اشعار تو زنده باشد.
هوش مصنوعی: او کسی است که به تو میخواند و در خدمت توست و به تو ارادت دارد، همانطور که وجود ما و احساسات و روح ما به تو وابسته است.
هوش مصنوعی: این شعر اشاره دارد به این که این متن، به وضوح نشاندهندهی حقیقتی است که بر اتحاد و همبستگی تو دلالت دارد و این همبستگی در دل و درونی ما نهفته است.
هوش مصنوعی: ما دارای صداقت و نیکنامی هستیم و از دورویی و خیانت و نقصانی که ممکن است در اشخاص وجود داشته باشد، به دوریم، زیرا ما از یک خانواده خوب و بااصالت هستیم.
هوش مصنوعی: ما در حال فکر کردن به این هستیم که شاید تو هزار سال بمانی، اما در واقع چیزی که برای ما مشخص است، یقیناً صد هزار دلیل و واقعیت در پس این تصور وجود دارد.
هوش مصنوعی: نوروز برای ما روز خجستهای است و خوشحالی و شادمانی ما از بزرگداشت تو و صفات نیکت نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: منشور و اصولی که برای حکومت و رهبری وضع شده به تازگی تغییر کرده و این تغییرات به منظور بهبود و اصلاح وضعیت جهان ماست.
هوش مصنوعی: میگوییم که همیشه در دامن جاودانگی باشی و این آرزو و دعا را به زبان میآوریم، آمین. پس از این دعا، یاری ما نیز به همین جاودانگی وابسته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا زندهایم، یاد لبش بر زبان ماست
ذکرش دوای درد دل ناتوان ماست
گر فتنه میشویم بر آن روی، طرفه نیست
زیرا که یار فتنهٔ آخر زمان ماست
گیرم که مهر او ز دل خود برون برم
[...]
دولت قرین دولت صاحبقران ماست
دنیا به کام پادشه کامران ماست
سلطان اویس آنکه صفات جلال او
بیرون ز حد وهم و خیال و گمان ماست
ای آنشهی که گر تو بگوئی روا بود
[...]
عمریست تا خیال تو در عهد جان ماست
یاد تو مونس دل و ورد زبان ماست
در محنت فراق تو خون شد دل و هنوز
مهر تو در میان دل خون فشان ماست
بگذر به تربتم که پس از ما هزار سال
[...]
آن سرو راستی مگر از بوستان ماست
و این روی همچو گل مگر از گلستان ماست
آمد نسیم صبح که آرام جان رسید
گویی که بوی زلف بت دلستان ماست
آورد نکهتی به دماغ و دل ضعیف
[...]
شور جهان ز شکر آن دلستان ماست
دل ارغنون و روی تو چون ارغوان ماست
من در تو خود کجا رسم؟ ای یار نازنین
کان جا که آستان تو آن آسمان ماست
بی نام و بی نشان نبود در بسیط دهر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.