داد دیگر بار زیور باغ را ابر بهار
گشت چون خلد برین از سبزه صحن مرغزار
باد نوروزی وزان شد باز در اطراف باغ
ابر آزاری دگر شد درّ فشان در کوهسار
بار دیگر غنچه از بهر تبسم لب گشود
باز از بهر ترنم بیقرار آمد هزار
همچو چشم نوغزالان ختن شد گوئیا
دیده عابد فریب مست نرگس در خمار
عارض نسرین گرفته شبنم ابر مطیر
یا خوی افشان از حیا آمد رخ گلرنگ یار
گرد خدّ نوشخندان رسته خطّ مشکفام
یا ریاحین بردمیدستی بطرف جویبار
باغ گوئی از ریاحین سبز چون خطّ بتان
راغ گوئی از شقایق سرخ چون روی نگار
آب گوئی چون زلال چشمه حیوان روان
باد گوئی چون روان عاشقان شد بیقرار
خاک گوئی از دم باد صبا شد زنده دل
نار گوئی همچو خوی دلبر من پر شرار
قمریان گوئی نواخوان گشته بی آشوب زاغ
بلبلان گوئی غزلخوان گشته بی آسیب خار
عاشقان با گلرخان در باغ مست از بیخودی
من به خلوت مانده تنها تن نزار و جانفکار
ناگهم از در درآمد نوغزالی شیرمست
حمله ور بر شیرمردان چشم مستش شیروار
از بیاض روی او صبح مصفی بس خجل
وز سواد زلف او مشک تتاری شرمسار
صبح صادق کرده از چاک گریبانش طلوع
روز من از هجر او چونان شب یلدای تار
شمه ای از گلستان روی او باغ ارم
قطعه ای از بوستان حسن او دارالقرار
چون مرا بر روی او افتاد چشم حق شناس
دادمی یکبارگی از کف زمام اختیار
گفتم ای سیمین بدن بر گوی با من کیستی
گفت من آثار مهر ماه گردون اقتدار
آن کریم ذوالکرم کز جود عامش می برند
فیض هستی انس و جن و وحش و طیر و مور و مار
گر بتابد رخ ز امرش مهر گردد ذره سان
ور نپیچد سر ز حکمش ذره گردد مهروار
از شعاع او نمی بودی اگر در کسب نور
وز ز ظل او نه پیدا کرده این ظلمت مدار
از چه چون روی مهان گردیده خور رخشان به صبح
وز چه چون موی بتان هر شامگه گردیده تار
ای وجودت مرکز پرگار کان و مایکون
و ای ظهورت علت اظهار امر کردگار
ای نظام آفرینش، یا امیرالمؤمنین
همسر صدیقه کبری و باب هفت و چار
ای لقای مهر از خاک سرایت مستنیر
وی بقای خضر از آب ولایت پایدار
آسمان گر سر کشد از طوع طوق بندگانت
می شود نقش قدم مانند خام رهگذار
هم توئی آیات یزدان را صراطی مستقیم
هم توئی مرآت سر تا پا نمای کردگار
روز و شب دارم خیال موی و رویت در نظر
نگذرد بر عاشقان زین خوب تر لیل و نهار
روی ما و خاک درگاه تو تا یوم النشور
دست ما و دامن مهر تو تا روز شمار
وصف مویت را کند افسر که اینسان دمبدم
ریزدش از خامه در دفتر همی مشک تتار
تا بود از آتش دوزخ کلام اندر جهان
تا بود از جنت المأوی سخن در روزگار
باد بر هر عضو اعدای تو صد دوزخ عقاب
باد بر هر موی احباب تو صد جنّت نثار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با توصیف زیباییهای بهار و باغ شروع میشود که پر از گل و سرزندگی است. شاعر به زیبایی گلها، عطرها و صداهای طبیعت پرداخته و نشانههای زندگی و عشق را به تصویر میکشد. در بیانی دلنشین، او از عاشقان و دلباختگان صحبت میکند که در باغ در حال عشقورزیاند، اما خود او در خلوتی تنها و غمگین است.
سپس به ناگهان به توصیف یک غزال زیبا میپردازد که نمادی از زیبایی و جوانی است و نگاهش اشتیاقی خاص دارد. شاعر به موجودات و نعمتهای هستی اشاره میکند و از جنبههای مختلف وجود انسانی و الهی سخن میگوید. او از عشق و قدرت خالق و مکانت افلاکی انسان یاد میکند و به پیامدهای این عشق بر زندگی و هستی اشاره دارد.
شاعر در انتها از محبت و عنایت الهی و روحانی بودن وجود محبوبش صحبت میکند و بر این نکته تأکید میکند که محبت او محور زندگی و نظام هستی است. در نتیجه، این شعر بازتابی از زیبایی، عشق و حقایق معنوی در طبیعت و عالم وجود است.
هوش مصنوعی: ابر بهاری دوباره زینت باغ را به ارمغان آورد و مانند بهشت، دشت پر از سبزه و گل شد.
هوش مصنوعی: باد بهاری دوباره وزیدن گرفت و در اطراف باغ، ابرهای آزار دهندهای ظاهر شدند. همچنین در کوهها، جلوههای زیبایی به وجود آمد.
هوش مصنوعی: گل ولایتی دیگر به خاطر لبخندش شکوفا شد و دوباره به دلیل نغمهسرایی، هزار بار پرهیجان و بیقرار گشت.
هوش مصنوعی: چشمهای زیبا و معصوم مانند چشمهای غزالهای تازه به دنیا آمده شده است، گویی که چشم عابدی تحت تأثیر زیبایی خمار و افسون نرگس گرفتار شده است.
هوش مصنوعی: عطر نسرین در کنار شبنمی که از باران آمده و زیبایی خوی افشان ناشی از حیا، چهره گلرنگ محبوب را به نمایش گذاشته است.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زیبایی و جلوهای دلنشین میپردازد. گوینده از دور وجود شخصی را میبیند که با موهای خوشفرم و خوشبویی همچون گلها، در حال حرکت به سمت جویبار است. این تصویر حس زندگی و شادابی را به وضوح نشان میدهد و زیبایی ظاهری فرد به خوبی جلوهگری میکند.
هوش مصنوعی: در باغ مانند گلهای سبز، زیبایی و لطافت وجود دارد، و از شقایقهای قرمز میتوان به جذابیت و زیبایی چهرهای خیرهکننده پی برد.
هوش مصنوعی: آب را مانند زلال چشمه تصور کن که به آرامی در حال جریان است و حرکاتش شبیه به احساسات دلروده عاشقانی است که بیقرار و پرشور هستند.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که خاک به خاطر نسیم ملایم بیدار شده است، و دل آتشین من مانند خوی و سرشت معشوق پر از حرارت و شور است.
هوش مصنوعی: قمریها گویا به سرودخوانی مشغول شدهاند و زاغها همچنین به نوعی غزلخوانی پرداختهاند، بدون اینکه در این کارها هیچ مشکلی یا آسیبی وجود داشته باشد. این بیان از آرامش و زیبایی در طبیعت حکایت میکند.
هوش مصنوعی: عاشقان با زیبا رویان در باغ خوشحال و سرمستند، اما من به خاطر بیخبری و فراموشی از خودم، به تنهایی در گوشهای ماندهام، در حالی که تنها جسم ضعیف و جان شادابم را دارم.
هوش مصنوعی: ناگهان یک جوان نازنین و شاداب به میدان آمد و با شجاعت به سمت مردان دلیر حمله کرد. چشمان پرشور و زیبا او مانند شیر در جنگ است.
هوش مصنوعی: از سفیدی چهرهاش صبحی پاک و روشن به شرم آمده است و از تیرگی زلفش، مشک تاتاری هم خجالتزده شده است.
هوش مصنوعی: صبح با روشناییاش از شکاف گریبان او نمایان شده است، و من از جدایی او مانند شب یلدا در تاریکی هستم.
هوش مصنوعی: چهره زیبا و دلنشین او مانند گلستانی است که بخشی از باغ ارم را یادآوری میکند و صفا و زیبایی او به مانند محلی امن و آرامشبخش است.
هوش مصنوعی: وقتی که چشم حقشناس من به او افتاد، به یکباره همهٔ اختیار و کنترل خود را از دست دادم.
هوش مصنوعی: گفتم ای بانوی زیبا، تو کیستی؟ او پاسخ داد که من نشانههای زیبایی ماه را در آسمان دارم.
هوش مصنوعی: آن شخص بخشنده و با عظمت، که از بخششهای فراوانش، مخلوقات مختلفی از جمله انسانها، جنها، وحوش، پرندگان و حتی موجودات کوچکی مانند مورچه و مار بهرهمند میشوند.
هوش مصنوعی: اگر چهرهاش تابش کند، ذره مانند خورشید خواهد شد، و اگر از فرمانش سرپیچی کند، مانند ذرهای خواهد بود که در مقابل نور قرار گرفته و کمنور میشود.
هوش مصنوعی: اگر نور او نبود، شما هم وجود نداشتید و اگر از سایهاش بهره نمیبردید، این تاریکی هرگز به وجود نمیآمد.
هوش مصنوعی: چرا وقتی که چهرهی نیکوها در صبح، مانند خورشید درخشان شده، موهای زیبا و خوشفرم در شب به رنگ تار در میآید؟
هوش مصنوعی: تو وجودی که مرکز ایجاد تمام اشیاء و موجودات هستی و نمایان شدنت، دلیل آشکار شدن فرمان خالق جهان است.
هوش مصنوعی: ای ناظم و سرپرست آفریش، یا پیشوای مؤمنان، همسر بانوی بزرگوار صدیقه کبری و دروازهای به علم و حقیقت.
هوش مصنوعی: ای دیدار مهر تو از خاک سرزمینت نورانی است و زندگی خضر از آب سرزمین تو همواره پایدار است.
هوش مصنوعی: اگر آسمان بخواهد از بندگی و اطاعت خارج شود، نقش قدم عزیزان تو مانند نقش قدم یک مسافر بیهدف خواهد بود.
هوش مصنوعی: تو خود آیات خداوند هستی و راهی مستقیم، همچنین تو آیینهای هستی که تمام نمای خداوند را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: هر روز و شب من در خیال موی و صورت تو هستم و هیچ چیزی بهتر از این زیبایی در نظر عاشقان نمیتواند وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: تا روز قیامت، ما به محبت و رحمت تو نیازمندیم و وجود ما در سایه حمایت و لطفتو قرار دارد.
هوش مصنوعی: تاج سر تو وصف موهای تو را به خوبی بیان میکند، به گونهای که هر لحظه زیبایی آن از قلم به روی کاغذ میریزد و بوی خوشی مانند مشک را منتشر میکند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که در دنیا از عذاب آتش جهنم سخن گفته میشود، در این سرزمین هم از نعمتهای بهشت و آرامش آن صحبت خواهد شد.
هوش مصنوعی: باد بر هر بخشی از بدن تو صد آتشافروز عذاب میوزد و بر هر رشته از موی دوستانت صد باغ بهشت نثار میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار
لاله دارد زیر نافه در شکسته صد هزار
خانمان از رنگ و بوی او همیشه چون بهشت
روزگار از تار و پود او شکفته چون بهار
چشم زی رویش نگه کرد اندرو لاله شکفت
[...]
هر سپاهی را که چون محمود باشد شهریار
یمن باشد بر یمین ویسر باشد بریسار
تیغشان باشد چو آتش روز و شب بد خواه سوز
اسبشان باشد چوکشتی سال و مه دریا گذار
از عجایب خیمه شان با شد چو دریا وقت موج
[...]
ای خداوندان مال العتبار الاعتبار
ای خداوندان قال الاعتذار الاعتذار
پیش ازاین کاین جان عذرآورفروماند ز نطق
پیش از آن کین چشم عبرت بین فرو ماند زکار
توبه پیش آرید و نادم از گُنه کاری خویش
[...]
بار دیگر بر ستاک گلبن بی برگ و بار
افسر زرین بر آرد ابر مروارید بار
گاه مینا زینت آرد زو نگار بوستان
گاه مرجان زیور آرد زو عروس مرغزار
غنچه سازد باغ را پر گلبن از مینا و زر
[...]
ابر آذاری برآمد از کران کوهسار
باد فروردین بجنبید از میان مرغزار
این یکی گل برد سوی کوهسار از مرغزار
وان گلاب آورد سوی مرغزار از کوهسار
خاک پنداری به ماه و مشتری آبستنست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.