لب و دندان یار من نگرید
خوشی روزگار من نگرید
تیر دیدی که در کمان باشد
قامتش در کنار من نگرید
اختیار منست خوبی او
خوبی اختیار من نگرید
ترسم از نازکی برنجد اگر
تیز در روی یار من نگرید
نظر از چشم من اوام کنید
هرکه اندر نگار من نگرید
یا چو در روی او نگاه کنید
باری هم از شمار من نگرید
دوش هندی خویش خواند مرا
اینهمه اعتبار من نگرید
بوسه یی خواستم همی ز لبش
گفت: خه! کار و بار من نگرید
با دهانت فتاد بوسۀ من
چشم بد دور کار من نگردی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
در دل افروز مجلس عضدی
از همه نوع نعمت ابدی
عمر ضایع مکن به بیخردی
دور شو دور، از صفات بدی
سخت آشفته جمال خودی
ورچه نوعیست این زبیخردی
قصد جانم چرا کنی چندین
نه بدین شرط دل همی ستدی
با من این شکل میکنی یا خود
[...]
بود پرویز را چه باربدی
که نوا صد نه صدهزار زدی
خاتم انبیاء، رسول هدی
صاحب جبرئیل، امین خدا
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.