گنجور

 
کمال‌الدین اسماعیل

ای که نه شقّۀ چرخ اطلس

بارگاهی ز سرا پردۀ تست

بهر شاگردی فرّاشات

بسته جوزا کمر خدمت چست

ماهرویان پس پردۀ غیب

کرده با نوک یراعت دل سست

پای چرخ آبله گشت از انجم

چونکه با عزم تو همراهی جست

ابر از آن روز که دست تو بدید

در سخادست ز دریای بشست

خصم را مهر گیاه در تو

در تن ریش بناکام برست

بر تو چون طالع تو میمون باد

عزم نهضت که ترا کشت درست

میروی عافیتت همره باد

کارمن خادم دریاب نخست