چنان دل کند، میباید ازین تنگآشیان باشی
که خود را در قفس دانی اگر در گلستان باشی
دلا زین همرهان کارت به جایی میرسد آخر
که منتدار از همراهی ریگ روان باشی
به ترک مقصد ار ممنون خود باشی از آن بهتر
که بهر کامیابی شرمسار آسمان باشی
قباحتفهم باش و دعوی علم فلاطون کن
به است او عیب دیدن گر تو خود را عیبدان باشی
اگر در خاکساری کاملی، در صدر جا داری
چو نقش پا اگر چه خانهزاد آستان باشی
جهان را میتوان تسخیر کرد از تیغ استغنا
گلستان سربهسر از توست گر بیآشیان باشی
به دل صد آرزو داری، به دوران سازگاری کن
چو گلچینی همان به کآشنای باغبان باشی
هنر دربار اگر داری مترس از کمخریداری
کسادی را به خود خوش کن به قیمت چون گران باشی
به فتوای قناعت روزه همت شود باطل
ز قوت کامی ار انگشت حسرت در دهان باشی
نفاق دوستداران بین، که کس گر دشمن خود را
دعای بد کند، گوید به کام دوستان باشی
کلیم آمد بهار از بادهات سرخوش چنان خواهم
که در صحن چمن افتاده چون برگ خزان باشی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان باشی
بنوش آب حیات از جوی مینا تا جوان باشی
مشو چون گردباد از انتقام سرکشی غافل
بخوان نقش زمین خود را، اگر در آسمان باشی
ز تاب غیرت عشق تو الفت برنمی تابم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.