فقر وارستگی است از غم هر نیک و بدی
نه که سر بار شود فکر کلاه نمدی
خلق مرغان اسیرند که در یک قفسند
زان میان از که توان داشت امید مددی
غنچه در باغ جهان نیز چو من با دل تنگ
دست بر سر زند از سرکشی سرو قدی
این دل پرحسد و کینه که در بر داری
سینه را ساخته خواری کش هر دست ردی
لذت بوسه رکاب از کف پای تو گرفت
که نیاید بمیان پای شمار و عددی
شکرها گویمت ای چرخ که از گردش تو
نیست یک کس که توان برد بحالش حسدی
بخت وارون من آن نیل بود برزخ عمر
که کشد جانب خود آفت هر چشم بدی
عادت داد و ستد دادن جان مشکل کرد
زانکه این داد ز دنبال ندارد ستدی
لاف بی برگی فقر از تو حرامست کلیم
پوست تختی چو تو داری و کلاه نمدی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در مورد مفهوم فقر و سختیهای زندگی است، که به نوعی میتوان آن را وارستگی از غمها و نگرانیهای نیک و بد در نظر گرفت. شاعر اشاره میکند که انسانها مانند پرندگانی در قفسی هستند و امید کمک از کسی را ندارند. او همچنین به دل تنگ خود و حسد و کینهای که در دل دارد اشاره میکند. در نهایت، شاعر به وضیعت بد بختی خود و عادات ناپسند اجتماعی اشاره میکند و به این نتیجه میرسد که فقر به نوعی غیرقابل تحمل است. این شعر به نوعی انتقاد از شرایط اجتماعی و اقتصادی و تلاش برای پیدا کردن امید و خوشبختی در دنیا است.
هوش مصنوعی: فقر به نوعی آزادی از نگرانیهای زندگی است و دلیل نمیشود که انسان احساس ناتوانی کند؛ در واقع، نباید به فکری که به خاطر نداشتن چیزی مثل کلاهی نمدی به دردسر بخورد، گرفتار شد.
هوش مصنوعی: انسانها مانند پرندگانی در قفس اسیرند و در این میان نمیتوان به کسی امید کمک داشت.
هوش مصنوعی: در باغ جهانی که در آن هستیم، غنچهای مانند من با دل پُر از غم و نگرانی، از شدت تنهایی و سرکشی، به سر و صورت خود میزند.
هوش مصنوعی: این دل پر از حسد و کینهای که در سینهات داری، باعث شده تا هر بار که به کسی ظلم میکنی، خودت را هم در زبونی و خاری فرو ببری.
هوش مصنوعی: لذت بوسیدن پا به خاطر تو به دست آمد تا هیچ عددی و شمارشی در میان نباشد.
هوش مصنوعی: ای گردش روزگار، شکرگزار تو هستم، زیرا هیچ کس نمیتواند از دست سرنوشت و تقدیر تو فرار کند و به خاطر حال دیگران حسد ورزد.
هوش مصنوعی: بخت بد من مانند نیلی است که در میان عمرم قرار دارد و همیشه بدیها و آسیبها را به سمت خود جلب میکند.
هوش مصنوعی: عادت کردن به این که جان خود را بدهی، کار سختی است؛ چون این نوع بخشش هیچ جبرانی در پی ندارد.
هوش مصنوعی: افتخار به فقر و ناتوانی جایز نیست، زیرا تو مانند کلیم (موسی) که پوست تختی دارد، ثروت و امکاناتی در اختیار داری. باید به نعمتهایت توجه کنی و از آنها استفاده کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جهدکن تا نروی بر اثر نیک و بدی
که خضر نیز درین بادیه دام است وددی
تاگلستان تو در سبزهٔ خط گشت نهان
دیدهای نیست که چون لاله ندارد رمدی
داغها در دل خون گشته مهیا دارم
[...]
چشم خاصان به تو مشغول ز هر چهر و قدی
جان پاکان به تو مشعوف ز هر نیک و بدی
تو به هردل که گذشتی و درو جای شدی
تو به هرجا که فرود آمدی و خیمه زدی
ز فروغ رخم او مطلع انوار هدی
ملجأ شاه و گدا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.