گنجور

 
کلیم

ز بزمی برنمی خیزد سرود نغمه پردازی

همین از خانه تنگ جرس می آید آوازی

دلم پر مایه است از درد چاکی خواهد از تیغت

که باید خانه ارباب دولت را در بازی

به گیتی گرچه مشهورم ولی از کام دل دورم

چه سود از امتیاز من دریغا بخت ممتازی

صدای آشنا زین شش جهت نشنیده ام هرگز

مگر گاهی که از کوه غمم می آید آوازی

زرشک چشم خود خون می خورم در جستجوی او

که هر مژگانش هم پائی بود هم بال پروازی

بزنجیرم نشاید داشت در بزم ورع کیشان

بکوی مطربان در بندم از ابریشم سازی

منم آن بلبل کز شوق گل بیخود روم آنجا

نشان یابم گل خونین اگر در چنگل بازی

کلیم از دست دادم اختیار خانه دل را

چنان کانجا ندارم جای پنهان کردن رازی

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
ابوسعید ابوالخیر

ایا بر جان ما ماهر چو بر شطرنج اهوازی

چو ما را شاه مات آید ترا سپری شود بازی

فرخی سیستانی

امیر عالم عادل نبیره خسرو غازی

جلال دولت عالی امین ملت تازی

ملک بو احمد محمود زیبای سرافرازی

شهنشاهی که روز جنگ با شیران کند بازی

ایا شاه جهانداری که فردی و بی انبازی

[...]

ناصرخسرو

جهان بازی گری داند مکن با این جهان بازی

که در مانی به دام او اگرچه تیز پر بازی

برآوردم چو کاخی خوب و اکنون می‌فرود آرد

برآورده فرود آری نباشد کار جز بازی

چه باشد بازی آن باشد که ناید هیچ حاصل زو

[...]

امیر معزی

جلال امت مختار و تاج ملت تازی

کزو باشد بزرگان را بزرگی و سرافرازی

محمد بن منور

آیا بر جان ما ماهر چو بر شطرنج اهوازی

چو ما را شاه مات آید ترا سپری شود بازی

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه