موشکافیها در آن اندام زیبا کردهام
تا کمر را در میان زلف پیدا کردهام
نیستم راضی که سر بر کرسی زانو نهم
تا هوای سربلندی را ز سر وا کردهام
دیده خواهش نبیند توتیا سازی چو من
خاک کوی یأس در چشم تمنا کردهام
باطن خلق دو رو سوهان و ظاهر آینه است
عمرها جاسوسی ابنای دنیا کردهام
بینمک نبود جنونم، دلنشین افتادهام
کز لب لعلش نمک در دیگ سودا کردهام
تنگی کار از عقب دارد گشایشها ضرور
از دل تنگ منست ار دیده دریا کردهام
قامت فصل جوانی شد قد خم گشتهام
جای تا در سایه آن قد رعنا کردهام
هرکه تنهایی طلب، با شمع در یک خانه نیست
من نه بیجا خو به تاریکی شبها کردهام
خانه همسایهها ویران شد از اشکم کلیم
نیست از دیوانگی گر جا به صحرا کردهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساسات عمیق و درونی شاعر است. او به زیبایی اندام معشوقش و تأثیر آن بر خود اشاره میکند و از نارضایتیاش از وضعیت اجتماعی و ضعفهای انسانی سخن میگوید. شاعر به تضادهای زندگی، نظیر دو رویی انسانها و دردهایی که از عشق و تنهایی میکشد، اشاره میکند. او همچنین به جنون ناشی از عشق و دلتنگی خود پرداخته و به تأثیرات آن بر زندگیاش و اشکهایی که به خاطر عشق میریزد، میپردازد. در نهایت، او به تنهایی و غم درونیاش در دنیای تاریک اشاره میکند.
هوش مصنوعی: من به دقت و ریزبینی در زیباییهای آن اندام پرداختهام تا بتوانم کمر را در میان زلفهایش پیدا کنم.
هوش مصنوعی: من راضی نیستم که برای کسی فروتنانه زانو بزنم، چرا که دیگر آرزوی سربلندی را از ذهنم پاک کردهام.
هوش مصنوعی: چشمی که با آرزوها پر شده، نمیتواند زیباییها را ببیند؛ چرا که من در دنیای ناامیدی فانی شدهام و تنها به خاک آن ناحیه نگاه میکنم.
هوش مصنوعی: درون مردم مانند سمبادهای دوتا است و ظاهرشان مثل آینه نشان میدهد. سالهاست که به رفتار و زندگی دیگران نگاه کردهام و در حال رصد کردن آنها هستم.
هوش مصنوعی: من بیدلیل دیوانه نشدهام و عاشقانه در افکار خود غرق شدهام، زیرا از لبهای شیرین او، آتش عشق در دل من شعلهور شده است.
هوش مصنوعی: مشکلات و سختیها به تدریج به راهحلها و آرامشهایی میانجامد. اگر من درونم را باز کنم و به عمق وجودم نگاه کنم، میتوانم به وسعت امید و گشایش برسیم.
هوش مصنوعی: در دوران جوانی، به قد و قامت زیبایی دست پیدا کردهام، اما اکنون به خاطر شیوه زندگی یا گذر زمان، دچار خمیدگی شدهام. اما با این حال، هنوز هم در سایهٔ آن زیبایی و جوانی، وجودم را حفظ کردهام.
هوش مصنوعی: هر که به دنبال تنهایی است، در یک خانه با شمع نمینشیند. من هم به طور تصادفی در شبهای تاریک به راحتی نشستهام.
هوش مصنوعی: خانههای همسایهها به خاطر اشکهای من خراب شده است، اما نمیتوانم بگویم که دیوانهام، چرا که اگر جایی به دور افتاده بروم، به خاطر خودم نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این منم کز عصمت دل در دلت جا کردهام
این منم کز عشق پاک این رتبه پیدا کردهام
این منم کز پاکبازی چشم هجران دیده را
قابل نظاره آن روی زیبا کردهام
این منم کز عین قدرت دیدهٔ اغیار را
[...]
تا به کوی آن نگار سیمبر جا کرده ام
خانه یی از سیم بهر خویش برپا کرده ام
از برای سیم دنیا پا در این ره مانده ام
شهر و صحرا از نسیم اشک دریا کرده ام
تا نریزد آبروی لنگر من بر زمین
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.