به دور خویش ز مینا حصار میخواهم
در آن میانه ترا در کنار میخواهم
به توبه نامه نمیشویَم از گُنَه که به حشر
به کف مسوده زلف یار میخواهم
چو چشم حسرتم افتد به تیغ ابروی دوست
یکیست عمر و شهادت دوبار میخواهم
به روی کار جهان رنگ دیگرم هوس است
درین چمن نه خزان نه بهار میخواهم
ستم بود که گل زخم مشکبو نشود
ز تار زلف تو یک بخیهوار میخواهم
غبار اخگر دل را به آب نتوان برد
نسیمی از سر زلف نگار میخواهم
به سیل اشک سپردم سرای هستیِ خویش
ز خود سفر چه کنم خانهدار میخواهم
غبار خاطر از آن میدهم به شِکوه برون
که خاک بر سر این روزگار میخواهم
به بادیه نبرم گر کلیم را چه کنم؟
برای مجنون شمع مزار میخواهم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر آرزوهای عاطفی و روحی خود را بیان میکند. او میخواهد در دور خود حصاری از مینا ایجاد کند و محبوبش را در کنارش داشته باشد. شاعر به این اشاره میکند که نتوانسته از گناهان خود توبه کند و دلش برای زلف محبوبش تنگ شده است. او به تلخی میگوید که عمرش و تجربههایش را فقط یک بار میخواهد و به کارهای جهان با نگاه دیگری مینگرد. شاعر با حسرت از زخمی مینویسد که گل نمیتواند از آن رنج ببر، و در نهایت، غم و درد خود را به صورت اشک بیان میکند و آرزوی آرامش و عاشقی دارد. او در جستجوی یک مکان معنوی و آرامش در میانه این همه آشفتگی و غم است.
هوش مصنوعی: من دور خودم دایرهای از شراب میخواهم و در این دایره، تو را در کنارم میخواهم.
هوش مصنوعی: من از گناه خود پشیمان نمیشوم، زیرا در روز قیامت فقط در آرزوی موهای خوشبوی محبوبم هستم.
هوش مصنوعی: وقتی چشم حسرت من به ابروی محبوب میافتد، انگار که یک عمر زندگی و شهادت را دو بار میخواهم.
هوش مصنوعی: من در این دنیای رنگارنگ آرزوهای دیگری دارم و در این باغ نه بهار خوش میگذارم و نه زردی پاییز را میخواهم.
هوش مصنوعی: ستم است که گل به خاطر زخم عطرش آسیب ببیند. من تنها یک تار مو از تو را میخواهم که مانند بخیهای باشد.
هوش مصنوعی: دل من از شدت احساس و عشق به کسی در آتش است و نمیتوانم آن را با آب سرد کنم. به جای آن، به نسیمی که از موهای زیبای او سرازیر میشود، نیاز دارم تا شاید کمی از این شعلهها بکاهد.
هوش مصنوعی: در دل غم و اندوه، زندگیام را با اشک و آه وداع گفتم. از خودم دور شدهام و اکنون در پی آرامش و امنیت در خانهای جدید هستم.
هوش مصنوعی: من ناراحتی و غم خود را با شکایت به بیرون میریزم، چرا که از این دنیا خستهام و میخواهم خاک بر سرش بریزم.
هوش مصنوعی: در اینجا میگوید که اگر مجبور باشم موسی را به بیابان ببرم چه فایدهای دارد؟ من برای عاشق دیوانه، نیاز به شمعی در آرامگاه دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نه می به جام و نه گل در کنار میخواهم
تبسمی ز لب لعل یار میخواهم
نیم ز رفتن گلهای بوستان غمگین
زمان حسن ترا پایدار میخواهم
چو گل برای تماشاییان دلتنگ است
[...]
ز من مپرس چه از روزگار میخواهم
چه چیز دارد، از او وصل یار میخواهم
ز لاله و گل این باغ، سادهلوحترم
که من طراوت ابر از غبار میخواهم
به جز زیان چه رسد ز آرزوی خویش مرا
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.