اقلیم دل به زور مسخر نمیشود
این فتح بیشکست میسر نمیشود
از گریه سرنوشت چه شویم که این رقم
زایل به آب چون خط ساغر نمیشود
روشندلان خوش آمد شاهان نگفتهاند
آیینه عیبپوش سکندر نمیشود
جان میدهم نهفته که دل پی نمیبرد
خون میخورم چنانکه لبم تر نمیشود
کی مینهد دلیر قدم در محیط عشق
تا کس در آب دیده شناور نمیشود
خاک از غبارگاه بلندی طلب بود
با ما به خاکساری همسر نمیشود
پیداست تا کجاست ترقی ما که مور
گر بال یافت صاحب شهیر نمیشود
بر فرق ریخت خاک که در هیچ معرکه
از ناکسی سیاهی لشکر نمیشود
آسودهخاطریم ز رد و قبول خلق
فرسوده محک زر اختر نمیشود
گر توتیا کنند گهر را چو بشکنند
با خواری شکست برابر نمیشود
خود را دگر ز گرمروان نشمری کلیم
در زیر پایت آبله اخگر نمیشود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان پیچیدگیها و سختیهای عاشقی و تلاش برای دستیابی به عشق میپردازد. شاعر به این نکته اشاره دارد که دستیابی به دل و دلبر آسان نیست و فتح دلها بدون شکست ممکن نیست. او از سرنوشت و نتایج تلخ آن سخن میگوید و میگوید که حتی با وجود تلاش، برخی چیزها تغییر نمیکنند. همچنین به این مسئله میپردازد که عیبها و ضعفها در زندگی هرگز بهطور کامل پنهان نمیشوند. در نهایت، شاعر به قدرت و استقامت در مواجهه با مشکلات عشق و زندگی اشاره میکند و میگوید که شکست در عشق نمیتواند به سادگی به فراموشی سپرده شود.
هوش مصنوعی: دل به راحتی تسلیم نمیشود و تنها با زور نمیتوان به آن دست یافت. این پیروزی بدون مقابله و تلاش به دست نخواهد آمد.
هوش مصنوعی: از گریه و ناراحتی چه نتیجهای میگیریم وقتی که این سرنوشت تلخ مثل خطی که بر روی آب کشیده شده، پاک نمیشود؟
هوش مصنوعی: افراد روشندل و آگاه به حقیقت، مورد استقبال قرار میگیرند، اما نمیتوان ایرادات و نقصها را با ترفندهای ظاهری پنهان کرد.
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق و احساسات درونم جان میدهم، اما دل دیگران از این موضوع باخبر نیست. در سکوت و دردی که دارم، به گونهای زندگی میکنم که حتی لبهایم هم تر نمیشوند.
هوش مصنوعی: کیست که در دنیای عشق با شجاعت پا میگذارد، در حالی که هیچکس در آب چشمها به شنا نمیرود؟
هوش مصنوعی: خاک از مکانی بلند میخواهد تا به آنجا برود، اما با ما به افتادگی و خاکساری نمیرسد.
هوش مصنوعی: به روشنی مشخص است که پیشرفت ما به کجا منتهی میشود؛ حتی اگر موری هم بال پیدا کند، باز هم به شهرت نمیرسد.
هوش مصنوعی: بر سر دشمن خاک ریختند، چون در هیچ میدان نبردی، از کسی که بیاهمیت و ناشناخته است، خبری نیست.
هوش مصنوعی: ما از تأیید و نقد دیگران بیخیال و آسودهایم، چون مثل محکی که برای تشخیص طلا استفاده میشود، ارزش و اعتبار ما تغییر نمیکند.
هوش مصنوعی: اگر مروارید را بشکنند، هرچند با زخم و تحقیر بشکند، ارزش و اعتبار آن از بین نمیرود.
هوش مصنوعی: خودت را از آدمهای داغدل و تندخو جدا کن، زیرا در زیر پاهایت مانند سنگی داغ، زخمها و مشکلاتی به وجود نمیآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
وصلت به آبِ دیده میسر نمیشود
دستم به حیلههایِ دگر درنمیشود
هرچند گردِ پای و سرِ دل برآمدم
هیچم حدیثِ هجرِ تو در سر نمیشود
دل بیشتر ز دیده بپالود و همچنان
[...]
سر نیست کز تو بر سر خنجر نمیشود
تا سر نمیشود غمت از سر نمیشود
از شست عشق نو نپرد هیچ ناوکی
کان با قضای چرخ برابر نمیشود
هر دم به تیر غمزه بریزی هزار خون
[...]
یک حاجتم ز وصل میسر نمیشود
یک حجتم ز عشق مقرر نمیشود
کارم درافتاد ولیکن به یل برون
کاری چنین به پهلوی لاغر نمیشود
زین شیوه آتشی که مرا در دل اوفتاد
[...]
کو دیدهای که بیتو به خون تر نمیشود؟
یا رخ که از فراق تو چون زر نمیشود؟
زان طره باد نیست که نگرفت بوی مشک
زان زلف خاک نیست که عنبر نمیشود
پیوسته با منی و مرا با تو هیچ وقت
[...]
بی روی یار صبر میسر نمیشود
بیصورتش حباب مصور نمیشود
با او دمی وصال به صد لابه سالها
تقریر میکنیم و مقرر نمیشود
گفتم که بوسهای بربایم ز لعل او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.