اجتناب از آهم آن مغرور خود سر میکند
پادشاهست احتراز از گرد لشکر میکند
بر تن غمپرور عاشق نشان بوریا
از برای خط زخمش کار مسطر میکند
ترک آسایش اگر لذت ندارد پس چرا
گل به آن نازکتنی از خار بستر میکند
دل ز سر قسمتم خون شد که در یک بوستان
این به سر گل میزند آن خاک بر سر میکند
عقل اگر داری به چشم کم مبین دیوانه را
یک تن اقلیم بیابان را مسخر میکند
مقصدی نایاب را در پیش دارد زلف او
از کنار عارضش راه کمر سر میکند
گر به خورشیدش بسنجم زین تلافی میسزد
مدعی را در وفا با من برابر میکند
گر ندامت دارم از شیرینسخن بودن به جاست
این شکر منقار طوطی را به خون تر میکند
دیدهٔ بیآب ما دارد کلیم از دل غبار
مفلس آری شِکوه دایم از توانگر میکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف احساسات و دردهای عاشقانه خود میپردازد. او به طور خاص به دلمشغولیهای ناشی از عشق و غم میپردازد و نشان میدهد که چگونه عشق میتواند انسان را به حالتهای مختلفی درآورد. پادشاهی که از لشکر خود دوری میکند، بیانگر احتیاط و محافظت از خود است. همچنین شاعر به زیبایی و شکنندگی گلها اشاره میکند و اینکه چطور لذت از زندگی، حتی در سختیها، میتواند وجود داشته باشد. او از عقل دعوت میکند تا درک عمیقتری از مسائل عشق و زندگی داشته باشد و تأکید میکند که وفاداری و عشق حقیقی ارزشمند است. شاعر همچنین به حکایت دلتنگی و فقر خود اشاره میکند و نشان میدهد که گاه افرادی که از نظر مالی فقیرند، شکوه و نالهشان بیشتر از توانگران است. در کل، شعر ترکیبی از احساسات عمیق و تلخ عاشقانه، زیبایی طبیعت و تناقضات زندگی است.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که فردی که خود را مغرور و سرکش میداند، باید از شکست و آسیبهایی که ممکن است به او برسد، دوری کند. او مانند یک پادشاه، باید از برخورد با دشمنان و مشکلاتی که در اطرافش وجود دارد، احتیاط کند و از آنها دور بماند.
هوش مصنوعی: عاشق که دلش پر از غم است، روی تن خود نشانی از درد و رنج را دارد و به خاطر زخمهایی که بر تنش وجود دارد، به نوعی در تلاش است تا این زخمها را به زیبایی تبدیل کند.
هوش مصنوعی: اگر ترک آسایش لذتبخش نیست، پس چرا گل با ظرافت خود، بر بستری از خارها میروید؟
هوش مصنوعی: دل من به خاطر قسمت و سرنوشتم پر از غم و اندوه شده است، چرا که در یک باغ، گلی سر برآورده و در عین حال خاکی بر سرش افتاده و به آن خسارت وارد کرده است.
هوش مصنوعی: اگر عقل و بینش داری، به ظاهر چیزها توجه نکن. یک فرد دیوانه میتواند کل بیابان را زیر سلطه خود درآورد.
هوش مصنوعی: زلف او به شکلی زیبا و خاص، در کنار چهرهاش به صورت کمر شکل و باریک در آمده است و مقصدی نادر و ارزشمند را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: اگر به نور خورشیدش نگاه کنم، به خاطر این جبران و پاسخگویی، سزاوار است که مدعی را در وفاداری با من همردیف کند.
هوش مصنوعی: اگر از شیرینزبانی خوش صحبت کردن پشیمان باشم، بجاست که این شکر طوطی، منقار خود را به خون درآورد.
هوش مصنوعی: چشم ما که چیزی ندارد، همیشه از دل غبار و غم و فقر خود شکایت میکند و این شکایت را از افراد ثروتمند میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر بناگوشت بلای خط که سر بر میکند
جزو جزو عاشق بیچاره ابتر میکند
سرو کز بالای خود در سر کند باد، آن مبین
آن نگر کِش باد پیشت خاک بر سر میکند
چند گویی پیشت آیم، وه که چون تو یوسفی
[...]
آنک از کان هر زرو گوهر که سر بر می کند
پیش دست کان یسارش خاک بر سر می کند
جود اوکی بحر اخضر را نپوشد هر نفس
جامه ی سیمابی موجش که در بر می کند
چون صبا از محمر اخلاق او دم می زند
[...]
هر زمان عشقش سر از جایی دگر بر میکند
سوزش اندر هر سری سودای دیگر میکند
با کمال خویشتن بینی، نمیدانم چرا؟
هر زمان آیینه را با خود برابر میکند
صورت ماهیت رویش نمیبیند کسی
[...]
باد عُنفت چشمه خور را مکدّر می کند
خاک پایت توتیا در چشم اختر می کند
ابر دست گوهرافشان تو در روز عطا
آستین آرزو پر درّ و گوهر می کند
قدّ تو بر هفت مسند چار بالش می زند
[...]
سبزه از خط غبارت خاک بر سر میکند
غنچه از لعلت قبا را چاک در بر میکند
میزند سرو روان را پنچهها بر سر چنار
تا چرا با قد تو خود را برابر میکند
میروی در باغ و هر جانب برای دیدنت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.