دارم آن سر که اگر در ره دشمن باشد
چون سر شیشه می عاریه بر تن باشد
حرص از طول امل تا بکمندت نکشد
باید این رشته بکوتاهی سوزن باشد
هر کسی حاصلی از مزرع امید برد
عشق دهقان چو بود آبله خرمن باشد
دیده آبله ها گر مزه از خار نیافت
نقص سالک بود ار پای بدامن باشد
مرد هرچند سرافراز بود همچون شمع
آخر کار همان به که فروتن باشد
کار بر اهل سخن دهر ز بس سخت گرفت
قفس طوطی خوش لهجه ز آهن باشد
با تو دشمن نکند آنچه کند کینه او
زنگ آئینه دل کینه دشمن باشد
رخنه تیغ سیه تاب بود بیرخ دوست
کلبه ما چو قفس گر همه روزن باشد
سخن راست کلیم از من دیوانه شنو
عاجز نفس زنست ار چه تهمتن باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی نظیر دشمنی، عشق، تواضع و دشواریهای زندگی اشاره دارد. شاعر میگوید که در مواجهه با دشمنی، انسانی که بر مبنای عشق و امید زندگی میکند، میتواند از سختیها عبور کند. همچنین بر اهمیت تواضع تأکید میکند و میگوید که هرچند انسان میتواند سرافراز باشد، اما در نهایت باید فروتن باقی بماند. شاعر به چالشهای سخنوری و مشکلات زندگی نیز اشاره میکند و یادآور میشود که دشمنیها نمیتواند به عمق روح انسان آسیب بزند. در کل، شعر به زیبایی مضامین انسانی و روابط میان افراد را بررسی میکند.
هوش مصنوعی: من آن سر را دارم که اگر در مسیر دشمن قرار بگیرد، مانند سر شیشهای است که به صورت عاریه بر تن است.
هوش مصنوعی: حرص و طمع انسان تا زمانی ادامه مییابد که او به آرزوهای طولانی خود وابسته باشد. برای مدیریت این حرص، باید به چیزهای کوچک و واقعی توجه کرد، مانند اندازه یک سوزن.
هوش مصنوعی: هر کسی بسته به تلاش و امید خود، نتیجهای به دست میآورد. اگر عشق و علاقه در کار باشد، برداشتها و ثمرات بیشتری حاصل میشود، مانند اینکه وقتی یک دهقان به زراعت خود دل ببندد، محصولش گل و خوشهای خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر فردی که در مسیر سیر و سلوک قرار دارد، از سختیها و مشکلات دلسرد شود و نتواند بهترین حالت را از آنها بیاموزد، این نقص از خودش است، نه از عمق و معنای دردها. در واقع، اگر آن شخص به مشکلات خود دامن بزند و تسلیم آنها شود، نشاندهندهی ناتوانی او در پیشرفت و رشد است.
هوش مصنوعی: مرد هرچقدر هم که دارای افتخار و مقام باشد، مانند شمع در نهایت بهتر است که از خود فروتنی نشان دهد.
هوش مصنوعی: در عالم سختی و مشکلات، عدهای از اهل علم و ادب به شدت تحت فشار و دشواری قرار گرفتهاند؛ مانند طوطیای که صدای زیبایی دارد، اما به اجبار در قفس آهنی زندانی شده است.
هوش مصنوعی: اگر با تو دشمنی کند، آنچه در دلش نسبت به تو وجود دارد، به مانند زنگاری است که بر روی آئینه دل او نشسته است. غبار کینه دشمن، بر دل اوست و این کینه را نمیتوان به راحتی از بین برد.
هوش مصنوعی: تیغ سیاه عشق، تندیسی جذاب و ناپایدار است. خانه ما، مانند قفس، اگرچه همه روزنهها را داشته باشد، اما بدون وجود دوست طعمی ندارد.
هوش مصنوعی: سخن حق و راست کلیم (موسى) را از من دیوانه شنید، چرا که نفس من ناتوان است، هرچند که تهمتن (رستم) باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر که آگه ز دل سوخته من باشد
بخدا رحم کند گر همه دشمن باشد
آفتابا، نفسی خانه من روشن کن
چند گوشم به در و چشم به روزن باشد
برق رخسار بتان گر همه عالم سوزد
[...]
من که باشم که مرا کوی تو مسکن باشد
خاک کویت همه دم در نظر من باشد
هیچ کس پیش تو نآرد بزبان حال دلم
شمع من حال دلم پیش تو روشن باشد
دشمنان تا بکی از دوستیت شاد شوند
[...]
دارم آن سر که اگر در ره دشمن باشد
چون سر شیشه می عاریه بر تن باشد
آتش قافله ما دل روشن باشد
گرد ما سرمه بیداری رهزن باشد
حسن هرجا که بود در نظر من باشد
مهر را آینه از دیده روزن باشد
هرکه چون رشته ز باریک خیالان گردید
[...]
غنچه بی لعل تو زندانی گلشن باشد
لاله را بی تو گل داغ به دامن باشد
صبح را با شب ما تیره سرانجامی چند
سینه بیمهرتر از سینه دشمن باشد
دانی ای دل که چه خونها به دل غنچه کنم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.