زاهد ازتر دامنی دامن چو بر اخگر زند
سبزه جای دود از آتش همان سر بر زند
دود آه عندلیبان آتش صد خرمنست
خویش را از پا در آرد هر که گل بر سر زند
رنگ خجلت از رخ گل تا قیامت ظاهرست
غنچه نوکیسه گر چندی گره بر زر زند
هر که را باید نوشتن نسخه آداب فقر
صفحه تن را ز نقش بوریا مسطر زند
خون عاشق از حجاب حسن پنهان می خورد
شوخ بیباکی که ساغر در کف محشر زند
نقش بغداد از سواد دهر نتوانست شست
دجله را کی می رسد پهلو بچشم تر زند
خون ما را چون شفق بر صبح آن گردن مبند
صبر کن چندانکه عاشق سینه بر خنجر زند
خونبهای مرغ دل دانی بر صیاد چیست
اینکه بگذارد بخون خویش بال و پر زند
کو گدائی چون کلیم امروز در اقلیم فقر
غیرنومیدی بود کفر ار در دیگر زند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تفکرات عارفانه و دیدگاههای عرفانی اشاره دارد. زاهد به مدد صبر و خودداری از لذات دنیوی، در مواجهه با آتش عشق مقاومت میکند. او به صورت سمبلیک به تصویری از دلباختگی و فقر روحانی اشاره میکند که فرد را از امور دنیوی دور میسازد. در متن، زیبایی و درد عاشقی به تصویر کشیده شده و به ریاضت نفس و شراب عشق به عنوان نیرویی رهاییبخش اشاره میشود. شاعر همچنین تأکید دارد که فقر و دوری از دنیای مادی باید در سایه احترام و آگاهی باشد و در این راه عاشق باید صبر و استقامت ورزد. بهطور کل، مضمون شعر به عشق، زیبایی و کمال روحانی پرداخته و بر اهمیت تحمل و پذیرش در جستجوی معنای حقیقی زندگی تأکید میکند.
هوش مصنوعی: زاهدی که از دنیا کنارهگیری میکند، اگر دامن خود را به آتش نزدیک کند، همانطور که دود از آتش برمیخیزد، او نیز در معرض آسیب و خطر قرار میگیرد. این موضوع نشان میدهد که حتی کسانی که به دنبال راههای پاک و دور از خطر هستند، اگر خود را در معرض وسوسهها و خطرات قرار دهند، از آسیب در امان نیستند.
هوش مصنوعی: دود ناشی از آه و ناله پرندهها مانند آتشی است که میتواند خرمنهای بسیاری را بسوزاند. هر کسی که گل را بر سر بگذارد، به نوعی خود را در معرض آسیب قرار میدهد و ممکن است دچار مشکل شود.
هوش مصنوعی: خجالت و شرم همیشه بر چهرهی گل نمایان است، حتی اگر غنچهای که تازه به دنیا آمده، مدتی به تزیین خود بپردازد.
هوش مصنوعی: هر کسی که باید در زندگیاش اصول و آداب فقر را یاد بگیرد، باید به صفحه زندگیاش با الگوهایی که از صورت ساده و بیزیبایی به نام بوریا گرفته شده، شکل بدهد.
هوش مصنوعی: عشق مانند خونی است که از زیبایی پنهان مینوشد، همانطور که فردی شجاع و بیپروا از جامی که در دستانش است در روز قیامت مینوشد.
هوش مصنوعی: نقش و نمای بغداد هیچگاه نتوانست تأثیر زمانه را از بین ببرد، نهر دجله نمیتواند به سوی چشمی که در آن اشک است، بیفتد.
هوش مصنوعی: خون ما را مانند رنگ افق در صبحگاه به گردن مگذار، صبر کن تا زمانی که عاشق بر کارد بزند.
هوش مصنوعی: تقصیر مرغ دل را میدانی که چه بهایی دارد برای صیاد؟ او به خاطر این که نمیتواند خوراک خود را از دست بدهد، به هر قیمتی خود را به خطر میاندازد و به پرواز در میآید.
هوش مصنوعی: کجا میتوان گدایانی مانند کلیم (حضرت موسی) را پیدا کرد که امروز در سرزمین فقر و تنگدستی، جز ناامیدی چیزی جز ایمان نداشته باشند، اگر که کفر در جاهای دیگر زندگی کنند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر کسی از عشق صورت جان گدازد چون هلال
آفتاب حسن معنی حلقه اش بر در زند
تا تو نگدازی چو زر در بوته عشق مجاز
کی شه عشق حقیقت سکه ات بر زر زند
در دل شب هر که جامی از می احمر زند
صبحدم با آفتاب از یک گریبان سرزند
وقت رفتن زردرویی می برد با خود به خاک
هر که چون خورشید تابان حلقه بر هر در زند
بایدش اول به گردن خون صدبلبل گرفت
[...]
آنکه چون جامی خورد آتش به بزمی در زند
آفت دوران شود گر ساغر دیگر زند
می تواند گشت از خوان که و مه کامیاب
دست تسلیم آنکه دایم چون مگس بر سر زند
می تواند روز و شب تاج سر افلاک بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.