خیال گلشن رویت بدل گذار نکرد
که مو بموی تنم را چو لاله زار نکرد
اگرچه شانه زسر تا بپای شد انگشت
حساب حلقه آنزلف تابدار نکرد
پیاده وادی دیوانگی بسر نرساند
کسیکه شور جنونش به نی سوار نکرد
چو کوه در ته تیغست سربلندی او
کسیکه شیوه افتادگی شعار نکرد
زبسکه گرد کدورت نشست بر سر هم
بدل جفای خدنگ زمانه کار نکرد
کمال اجر شهادت بآن شهید دهند
که غیر شمع کسش گریه بر مزار نکرد
نبردم از سخن خویش بهره ای که صدف
بگوش از گهر خویش گوشوار نکرد
کلیم باده خون سبیل یک اقلیم
وفا بمستی آن چشم پرخمار نکرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر احساسات عمیق خود را درباره عشق و درد جدایی بیان میکند. او میگوید که خیال معشوقش مانند گل خوشبو است، اما عشقش باعث نمیشود که او به دیگران بپردازد. شاعر به توصیف احساسات ناشی از دیوانگی و شور عشق پرداخته و بیان میکند که هیچ کس مانند او نتوانسته است به این احساسات عمیق برسد. او به وزنه سنگین زندگی و سختیهای زمانه اشاره میکند و میگوید کسی نمیتواند به خوبی به او وفادار باشد. در نهایت، شاعر به ناتوانی خود در بیان این جذبههای عاطفی اشاره میکند و به وفا و مسلک الکلیاش میپردازد که نشان از سرخوشی و درد در زندگیاش دارد.
هوش مصنوعی: تو تنها در خیال گلشن زیبایت سکونت داری و هیچگاه به خاطر من تغییر نمیکنی، چرا که موهای بدنم را مثل لالههای زار مورد توجه قرار نمیدهی.
هوش مصنوعی: هرچند که به خاطر زیبایی و جذابیت ظاهری اش، از سر تا پا مورد توجه قرار گرفته است، اما هنوز هم نشانهای بر عشق و محبت واقعی در دل او وجود ندارد.
هوش مصنوعی: کسی نمیتواند در مسیر دیوانگی پیش برود مگر اینکه شور و اشتیاقش را مثل نی بر دوش داشته باشد.
هوش مصنوعی: مثل کوهی که در زیر تیغ سلاح ایستاده است، او سربلند و با عزت است، کسی که روش افتادگی را نپذیرفته است.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه غبار ناامیدی بر سر انسان نشسته و خیانت زمانه کارایی نداشته است.
هوش مصنوعی: تمام آرزو و پاداش شهادت به آن شهیدی تعلق میگیرد که جز شمع، هیچ کس بر مزارش نگریسته و برایش گریه نکرده است.
هوش مصنوعی: من نتوانستم از سخنان خود بهرهبرداری کنم، مانند صدفی که به گوش خود از مرواریدش گوشواره نمیسازد.
هوش مصنوعی: کلیم از شراب خونِ سبیل یک سرزمین وفا، به نشئهی آن چشم مست توجه نکرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کسی که بر سر نرد جهان قمار نکرد
سیاه روزی و بدنامی اختیار نکرد
خوش آنکه از گل مسموم باغ دهر رمید
برفق گر نظری کرد، جز به خار نکرد
به تیه فقر، ازان روی گشت دل حیران
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.