خیال گلشن رویت بدل گذار نکرد
که مو بموی تنم را چو لاله زار نکرد
اگرچه شانه زسر تا بپای شد انگشت
حساب حلقه آنزلف تابدار نکرد
پیاده وادی دیوانگی بسر نرساند
کسیکه شور جنونش به نی سوار نکرد
چو کوه در ته تیغست سربلندی او
کسیکه شیوه افتادگی شعار نکرد
زبسکه گرد کدورت نشست بر سر هم
بدل جفای خدنگ زمانه کار نکرد
کمال اجر شهادت بآن شهید دهند
که غیر شمع کسش گریه بر مزار نکرد
نبردم از سخن خویش بهره ای که صدف
بگوش از گهر خویش گوشوار نکرد
کلیم باده خون سبیل یک اقلیم
وفا بمستی آن چشم پرخمار نکرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کسی که بر سر نرد جهان قمار نکرد
سیاه روزی و بدنامی اختیار نکرد
خوش آنکه از گل مسموم باغ دهر رمید
برفق گر نظری کرد، جز به خار نکرد
به تیه فقر، ازان روی گشت دل حیران
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.